نقد و بررسی موبایل شیائومی Poco X3

برند شیائومی (Xiaomi) از جمله برندهاییست که توانست در مدتی کوتاه، به خوبی جایگاه خود را در بازار پیدا کند و بتواند با ارائه خدماتی ممتاز، در کنار هزینه‌ای پایین تر نسبت به رقبا، از بسیاری از شرکت‌های قدیمی پیشی بگیرد. بد نیست بدانید که در زمان نگارش این مقاله، شیائومی توانسته که در سه ماهه آخر سال 2020 در بحث تعداد فروش موبایل‌های هوشمند از کمپانی اپل نیز پیشی بگیرد و اکنون پس از سامسونگ، در جایگاه دوم قرار دارد.

تنوع بسیار بالای موبایل‌های شیائومی موجب شد که سری‌های Mi وRedmi پاسخگوی حجم بالای محصولات این کمپانی نباشد و در نهایت شیائومی مجبور به برندسازی شود. برند پوکو (POCO) از جمله برندهای نوپای کمپانی شیائومیست که توانست با استقبال نسبتا خوبی در بازار ایران روبه‌رو شود. امروز در فروشگاه اینترنتی هدف به بررسی یکی از جدیدترین محصولات خانواده پوکو، یعنی موبایل هوشمند POCO X3 خواهیم پرداخت. همچون همیشه این محصول پوکو نیز به یک سخت افزار بسیار قدرمند مجهز شده و قیمت بسیار پایین تری نسبت به سایر رقیبان خود دارد. پس اگر به دنبال خرید یک گوشی باکیفیت در کنار بهره مندی از بهترین امکانات و در عین حال، قیمت مناسبی هستید؛ تا انتهای نقد و بررسی پوکو X3 با ما همراه باشید.

 

نقد و بررسی موبایل شیائومی Poco X3 : طراحی، معماری و نمایشگر

 

 

پوکو ایکس 3، از طراحی خاصی برخوردار است که پیش از این شبیه به آن را کم دیده‌ایم. این گوشی مشابه بیشتر گوشی‌های شیائومی و البته پوکو، ضخامت و وزن زیادی دارد که احتمالا برای بسیاری از کاربران، خوشایند نخواهد بود. پوکو X3 در ابعادی معادل 16.5x7.5x0.9 سانتی متر طراحی شده است و وزن آن حدود 215 گرم می‌باشد؛ که البته این وزن با توجه به باتری بزرگ، تاحدودی قابل چشم پوشیست. بدنه این محصول، ترکیبی از پلاستیک، پلی کربنات (نوعی پلاستیک) و آلومینیوم است. پنل پشتی از پلی کربنات ساخته شده و دارای یک بریدگی برای جای گیری کنسول دوربین است. در امتداد کنسول دوربین، طراحی هاشور خورده‌ای به چشم‌می‌خورد که در داخل آن لوگوی POCO قرار گرفته است. لوگوی پوکو اندازه‌ای بزرگ‌تر از همیشه دارد و در ساخت آن از متریال هولوگرافیک استفاده شده که باعث‌ می‌شود در زاویه‌های مختلف، رنگ‌های متفاوت به خود بگیرد.

در قسمت بالای نمای پشتی، دوربین چهارگانه به همراه فلاش LED دیده می‌شود که در داخل کنسولی با طراحی جدید و متفاوت قرار گرفته است. کنسول دوربین به شکل قابل توجهی از بدنه دوربین فاصله دارد که احتمال وقوع خرابی در دوربین را بیش از پیش، افزایش می‌دهد. خرید یک محافظ بدنه که باعث همسطح شدن قسمت پشتی موبایل Poco X3 می‌شود را به کلیه خریداران این موبایل شیائومی پیشنهاد می‌کنیم.

خوشبختانه فریم استفاده شده در تلفن هوشمند پوکو ایکس 3، از جنس آلیاژ آلومینیوم بوده و از مقاومت بالایی برخوردار است. در سمت راست این فریم، کلید تنظیم حجم صدا و پاور قرار دارد که در آن سنسور اثر انگشت با کلید پاور ادغام شده است. این سنسور اثر انگشت عملکرد دقیقی دارد و با وجود اینکه از سطح تماس کوچکی برخوردار است، به سرعت اثرانگشت شما را شناسایی خواهد کرد. در سمت چپ فریم، اسلات سیم کارت دیده می‌شود، که نشان می‌دهد POCO X3 از دوسیم‌کارت پشتیبانی می‌کند و از جایگاه سیمکارت دوم آن می‌توان برای ارتقای حافظه نیز استفاده کرد. در سمت بالایی فریم هم فرستنده IR (مادون قرمز) به همراه میکروفون حذف نویز و خروجی اسپیکر دوم به چشم می‌خورد و فریم پایینی، محل قرارگیری جک 3.5 میلی‌متری هدفون، پورت USB Type-C، میکروفون اصلی و اسپیکر اصلی است.

در نهایت نیز باید اشاره کنیم که تلفن همراه پوکو X3 تنها در دو رنگ آبی و مشکی مات، در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.

 

 

موبایل شیائومی Poco X3 نمایشگری 6.67 اینچی دارد و همانند Redmi Note 9، دوربین سلفی به صورت قطره‌ای در قسمت بالایی نمایشگر جای گرفته است. پنل این نمایشگر از نوع IPS LCD می‌باشد که از نسبت تصویر فوق عریض 20:9، بهره می‌برد ورزولوشنی معادل 1080×2400 پیکسل را در اختیار خریداران این محصول شیائومی قرار می‌دهد.

این نمایشگر از استاندارد HDR10 پشتیبانی می‌کند و به لطف قابلیت نرم‌افزاری L1 DRM می تواند محتواهای HDR از سرویس‌های نتفلیکس، پرایم ویدئو (آمازون) و یوتیوب را، بدون کوچکترین تاخیر به نمایش بگذارد. اما چیزی که نمایشگر POCO X3 را بالاتر از سایر گوشی‌های هم‌رده قرار می‌دهد، نرخ نوسازی 120 هرتزی آن است. این ویژگی باعث شده تا رابط‌ کاربری MIUI 12 بتواند بسیاری از بازی‌های محبوب موبایلی همچون Call of Duty Mobile، PUBG، Fortnite و... با رفرش ریت 120 به نمایش بگذارد، که مسلما تجربه بسار دلنشینی را برای کاربران پوکو ایکس 3 رقم میزند. خوشبختانه رابط کاربری MIUI تطابق بسیار خوبی با نمایشگرهای 120 هرتزی دارد و هنگام نمایش تصاویر ثابت، نرخ نوسازی نمایشگر، به 60 هرتز کاهش پیدا می‌کند که مطمئنا در کاهش مصرف باتری، موثر خواهد بود. علاوه بر این، نرخ شبیه ‌سازی دستورات لمسی هم در این نمایشگر، به 240 هرتز ارتقا پیدا کرده است که قطعا خبر خوشحال کننده‌ای برای گیمرهای موبایلی می‌باشد. حداکثر نور نمایشگر در حالت دستی و خودکار، به ترتیب حدود 450 و 610 نیت می‌باشد که از این منظر مشابه بیشتر گوشی‌های موجود در بازار بوده و نشان می‌دهد برای استفاده در محیط‌های روشن، مشکل خاصی وجود نخواهد داشت.

در زمینه دقت رنگ، به خاطر استفاده از پنل LCD نباید انتظار زیادی از نمایشگر POCO X3 داشته باشید. نسبت کنتراست پنل این گوشی، 1300:1 می‌باشد که شاید رقم مناسبی برای یک پنل LCD باشد؛ اما به هیچ وجه قابل مقایسه با پنل‌های اولد نیست و این نمایشگر نمی‌تواند رنگ‌های مشکی عمیقی تولید کند. همچنین به دلیل استفاده از پنل LCD، خبری از قابلیت نمایشگر همیشه روشن (Always-on display) نیز در این گوشی نیست.

در قسمت تنظیمات، سه حالت رنگی محتلف برای کاربر در نظر گرفته شده است که عبارت‌اند از: خودکار، اشباع و استاندارد. در حالت خودکار، نمایشگر رنگ‌ها را بر اساس محیط تنظیم کرده و فضای رنگی DCI-P3 را پوشش می‌دهد که نباید انتظار دقت بالایی از آن‌ها داشته باشید. در حالت Saturated هم به شادابی رنگ‌ها افزوده می‌شود و به طور کلی تصاویر جذاب‌تر ورنگ‌ها اشباع‌تر به نظر می‌رسند. اما اگر خواهان رنگ‌های طبیعی هستید، بد نیست حالت استاندارد را انتخاب کنید که نمایشگر با پوشش فضای رنگی sRGB، رنگ‌های دقیق‌تری به نمایش بگذارد. با وجود تمام این موارد، نمایشگر POCO X3، به عنوان یکی از بهترین نمایشگرهای به کار رفته در موبایل‌های میان رده در نظر گرفته می‌شود و می‌توان گفت که نرخ نوسازی 120 هرتزی به کار رفته در این موبایل شیائومی، در موبایل‌های میان رده بی‌نظیر است.

 

نقد و بررسی موبایل شیائومی Poco X3 : سخت افزار و دوربین

 

 

شیائومی همواره سعی داشته برند پوکو را به قوی‌ترین سخت افزار موجود در بازار روز مجهز کند. اگر کمی پیگیر بازار موبایل باشید، قطعا به خاطر دارید که معرفی Pocophone F1 چقدر پر سروصدا بود؛ و در آن زمان به تراشه اسنپ دراگون 845 مجهز شده بود که قوی ترین پردازنده موبایلِ جهان در زمان خود بود. شیائومی سعی داشته که در زمان معرفی پوکو ایکس 3 نیز همان حرکت تبلیغاتی را انجام دهد و در زمان تبلیغ این موبایل اعلام کرده که از قدرتمندترین پردازنده سری 700 کوآلکام در سخت افزار اولین میان رده سری پوکو استفاده کرده است.

پردازنده مرکزی تراشه اسنپ دراگون 732G که در پوکو X3 مورد استفاده قرار گرفته است؛ دارای هشت هسته محاسباتی می‌باشد که در دو کلاستر متفاوت، پردازش می‌کنند. کلاستر قدرتمند این پردازنده، دارای دو هسته قدرتمند Cortex-A76 می‌باشد که فرکانس کاری آن‌ها 2.3 گیگاهرتز است و کلاستر کم مصرف، از 6 هسته Cortex-A55 با فرکانس کاری 1.8 گیگاهرتز تشکیل شده است.

اسنپدراگون 732G همانند تمام تراشه‌های سری 730، از پردازنده گرافیکی آدرنو 618 بهره می‌برد؛ اما بد نیست بدانید که عملکرد این تراشه در زمینه گرافیکی، حدود 15 درصد بهتر از برادران کوچکتر خودش خواهد بود؛ چراکه فرکانس کاری پردازنده گرافیکی آن، از 575 مگاهرتز در اسنپدراگون 730G، به 800 مگاهرتز افزایش یافته است. این موضوع در کنار پشتیبانی از رزولوشن‌های بالاتر و سیستم وایرلس بهتر، تجربه مناسب‌تر در زمینه گیمینگ را در پی خواهد داشت. علاوه بر این، جالب است بدانید که به لطف این ارتقا، این تراشه قادر به فیلمبرداری HD با نرخ فریم 960fps می‌باشد.

لازم به ذکر است که این تراشه با لیتوگرافی 8 نانومتری سامسونگ، به تولید انبوه رسیده و از سایر ویژگی‌های آن می‌توان به مودم کوالکام X15، پشتیبانی از حافظه رم LDDR4X، پردازنده سیگنال تصویر Spectra 350 و USB 3.1 اشاره کرد. همچنین، گوشی پوکو ایکس 3 در دو نسخه با حافظه داخلی 64 و 128 گیگ روانه بازار شده است که حافظه رم هر دوی آن‌ها، 6 گیگابایت خواهد بود.

 

 

یکی از نقاط قوت تلفن هوشمند شیائومی Poco X3 دوربین آن است. دوربینی که به لطف بهره مندی از سنسور 64 مگاپیکسلی سونی IMX 682 قادر به تصاویری بسیار باکیفیت است. کنسول دوربین شیائومی پوکو ایکس 3 میزبان چهار لنز مختلف با کارایی‌های متفاوت است؛ که کنار هم قرار گرفتن آن‌ها سبب می‌شود که بتوانید در طول روز و یا حتی در نیمه‌های شب، تصاویر بسیار باکیفیتی بگیرید. دوربین اصلی این گوشی از سنسور 64 مگاپیکسلی سونی IMX 682 با پیکسل‌های 0.8 میکرونی استفاده می‌کند که از سیستم فوکوس خودکار با تشخیص فاز اتومات بهره می‌برد. این دوربین به یک لنز با دیافراگم f/1.9 مجهز شده که خوشبخاتنه از حالت شب نیز پشتیبانی می‌کند. در کنار این دوربین، یک دوربین 13 مگاپیکسلی برای ثبت تصاویر فوق عریض مشاهده می‌شود که از مشخصات آن می‌توان به پیکسل‌های 1.0 میکرونی و لنز 13 میلی‌متری اشاره کرد. دو دوربین دیگر Poco X3 هم که کاربرد کمتری خواهند داشت، از سنسورهای 2 مگاپیکسلی بهره می‌برند که یکی از آن‌ها برای ثبت تصاویر ماکرو و دیگر برای سنجش عمق هنگام ثبت تصاویر پرتره کاربرد خواهد داشت.

 

نقد و بررسی موبایل شیائومی Poco X3 : سیستم عامل، نرم افزار و رابط کاربری

 

 

پوکو ایکس 3 با اندروید 10 و رابط کاربری MIUI 12 وارد بازار شده است و انتظار می‌رود که 2 نسل بعدی اندروید را نیز به لطف پشتیبانی شیائومی دریافت کند. لانچر سری پوکو به صورت اختصاصی طراحی شده و سعی شده که بیشترین شباهت را به سیستم عامل اندروید خام نزدیک کند. این پوسته، پوکو لانچر نام دارد و رابط کاربری محصولات پوکو را بسیار شبیه به موبایل‌های پیکسل گوگل می‌سازد. برخلاف لانچرهای mi و ردمی، که از قابلیت App drawer جذابی برخوردار نیستند؛ در این پوسته اپ دراوری زیبا با قابلیت‌های شخصی سازی بسیار قرار گرفته است که کار کردن با آن بسیار لذت بخش خواهد بود.

در بخش نرم ‌افزارهای از پیش نصب شده، شیائومی علاوه بر نرم افزارهای خدماتی گوگل و چندین نرم افزار دیگر که زیاد هم به کار خریدار نخواهند آمد؛ چندین نرم افزار کاربردی برای استفاده از سخت افزار موبایل قرار داده است. برای مثال، اپلیکیشن Mi Remote به شما این امکان را می‌دهد تا از طریق قابلیت مادون قرمز (IR) موجود بر روی پوکو ایکس 3، از گوشی خود به عنوان یک ریموت کنترل استفاده کنید. با استفاده از این اپلیکیشن قادر خواهید بود تا بسیاری از تلوزیون‌های هوشمند، ستاپ باکس‌ها، DVD پلیرها و... را کنترل کنید. همچنین اپلیکیشن Second Space به شما این امکان را می‌دهد تا داده‌ها و برنامه‌های مهم را در یک محیط محدود پنهان کنید و تنها خودتان به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

 

نقد و بررسی موبایل شیائومی Poco X3 : باتری

 

 

یکی از مسائلی که در زمان معرفی POCO X3 بسیار بر روی آن مانور داده شد، باتری بسیار حجیم این موبایل است. پوکو ایکس 3 در نسخه NFC از یک باتری 5160 میلی‌آمپر ساعتی بهره می‌برد؛ این در حالی است که برای نسخه فاقد NFC باتری بزرگ‌تر 6000 می‌آمپر ساعتی در نظر گرفته شده است!

نسخه 5160 میلی آمپری که ما در این نقد و بررسی در اختیار داشتیم؛ در تست‌های به عمل آمده بسیار خوش درخشیده و توانسته با هر بار شارژ رکوردهای مختلفی را از خود به جای بگذارد. با یک بار شارژ کامل پوکو ایکس 3 قادر خواهید بود تا به مدت 14 ساعت ویدیو (60Hz) تماشا کنید، یا 31 ساعت تماس صوتی داشته باشید.

از این موارد که بگذریم؛ برای شارژ باتری POCO X3، یک آداپتور 33 واتی به همراه کابل 3 آمپری در نظر گرفته شده است که به وسیله آن‌ها می‌توان در عرض 30 دقیقه، حدود 55% درصد از باتری را شارژ کرد. شارژ کامل دستگاه هم حدود 1 ساعت و 15 دقیقه زمان نیاز خواهد داشت که با توجه به رده قیمتی و ظرفیت باتری، مقدار بسیار خوبی ارزیابی می‌شود.

 

سخن پایانی :

 

 

پوکو ایکس 3 اولین میان رده شیائومی از برند POCO می‌باشد که در ساخت آن سعی شده تا همه چیز برای یک رقابت جانانه با سایر میان‌رده‌های بازار آماده باشد. قیمت موبایل Poco X3 در کنار ویژگی‌هایی همچون : نمایشگری بزرگ، پردازنده‌ای جدید، شش گیگابایت حافظه رم و یک باتری غول پیکر، همگی دلایلی بر این موضوع هستند که شیائومی سعی دارد بار دیگر با برندی جدید، قدرت خود را در بازار میان رده به رخ بکشد. اگر یک گیمر بازی‌های موبایلی هستید و به دنبال نمایشگری با نرخ نوسازی 120 هرتز می‌گردید؛ یا یک کاربر عادی هستید که به دنبال موبایلی با شارژدهی طولانی هستید؛ و یا همچون خودِ ما علاقه دارید که با مناسب ترین هزینه، بیشترین امکانات و سخت افزار را به دست آورید؛ قطعا خرید شیائومی پوکو ایکس 3 می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای قرارگیری در سبد خرید شما باشد.

چنانچه با مطالعه این نقد و بررسی همچنان ابهامی در رابطه با خرید پوکو X3 در ذهن دارید؛ و یا سوالی داشتید که حس می‌کنید بی‌جواب مانده است، می‌توانید آن را از بخش ارسال نظرات در پایین این صفحه با ما به اشتراک بگذارید.

 

نقاط قوت :

• نمایشگر بزرگ با نرخ نوسازی 120 هرتزی
• استفاده از آخرین نسل پردازنده‌های سری 700 اسنپ دراگون
• باتری بسیار حجیم با حداقل شارژدهی یک روزه
• دوربین 4 گانه با لنز 64 مگاپیکسلی سونی

 

نقاط ضعف :

• ضعف همیشگی در رابط کاربری MIUI و سختی ارتباط با لانچر پوکو
• بدنه پلاستیکی

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti

شرکت ایسوس (Asus)، با توجه به کلیه نیازهای کاربران، همواره در تلاش بوده تا با ارائه محصولاتی متفاوت، بتواند بخش عظیمی از نیازهای افراد مختلف را پوشش دهد. این مسئله موجب شد که به هم ریختگی در مدل‌های مختلف محصولات ایسوس بسیار زیاد شود و کاربران متوجه تفاوت‌های محصولات مختلف با یکدیگر نشوند؛ که همین مسئله موجب نارضایتی طرفداران این برند شد. این رویداد باعث شد که ایسوس رو به تولید سخت افزارهای متنوع در قالب یک «مجموعه» بیاورد. امروزه به هر مجموعه اصطلاحا "سری" گفته می‌شود و ایسوس در زمان نگارش این مقاله چندین سری بسیار پرطرفدار از جمله راگ (ROG) و تاف (TUF) را تحت برند خود مدیریت می‌کند.

امروز در فروشگاه اینترنتی هدف با نقد و بررسی یکی از کارت گرافیک‌های مدرن و قدرتمند از سری TUF ایسوس در خدمت شما هستیم. کارت گرافیک TUF GTX 1660TI O6G GAMING از سری کارت‌های گیمینگِ مقاومتی ایسوس بوده و برای ارائه تجربه گیمینگ فرسایشی ارائه شده است. اگر به دنبال کسب اطلاعات بیشتری در رابطه با این کارت گرافیکِ جان سخت ایسوس هستید؛ در ادامه این نقد و بررسی با ما همراه باشید.

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti : معرفی اجمالی

 

 

کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti گیمینگ، از چیپست پردازنده‌ی GTX 1660 Ti شرکت انویدیا (NVIDIA) بهره می‌برد. این کارت گرافیک به سری محصولات TUF از برند ایسوس تعلق دارد. این سری از محصولات ایسوس، همگی از قطعاتی با استاندارد نظامی تولید می‌شوند و همین مسئله موجب شده که همواره از این سری به عنوان یک سری مقاومتی یاد شود. برخلاف سری راگ که توان پردازشی بسیار بالایی را برای مدت زمان محدودی در اختیار شما قرار می‌دهد؛ می‌توانید تا ساعت‌ها بدون نگرانی از بابت فرسایش کارت گرافیک خود از کارت‌های سری تاف استفاده نمایید. این کارت‌ها توان پردازشی به نسبت کمتری نسبت به سری ROG از خود ارائه می‌دهند اما در عوض مدت زمانِ ارائه بیشتری را در اختیار شما قرار می‌دهند. این ویژگی باعث شده تا امروزه نگاه بسیاری از کاربران پرمصرف و استریمرها به سمت این سری خیره شود و طراحان سیستم‌های رومیزی، نگاه ویژه‌ای به این سری داشته باشند.

کارت‌های سری TUF ایسوس، علاوه بر طراحی شناخته شده و پرطرفدار مخصوص این سری، از راندمان بالایی برخوردارند و در زمان فشار پردازشی بالا، حرارتِ پایین و نویز کمی ایجاد می‌کنند. بهره‌مندی از جدیدترین فناوری‌های تولید تراشه‌های انویدیا یعنی معماری 12 نانومتری و در اختیارداشتن 1536 هسته CUDA این کارت را به یکی از ارزنده‌ترین کارت‌های گیمینگ میان رده تبدیل کرده‌ است. در کنار پردازنده‌ی گرافیکی قدرتمند، این کارت گرافیک ایسوس، از 6 گیگابایت حافظه‌ی اجرایی با تکنولوژی نسل ششم (DDR6) بهره می‌برد که فرکانس آن 12002 مگاهرتز بوده و به یک باس (BUS) رابط 192 بیت مجهز شده است.

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti : معماری، طراحی و سیستم خنک کننده

 

 

با اینکه کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti گیمینگ به هیچ سیستم نورپردازی خاصی مجهز نشده است؛ اما در عین حال بسیار زیباست. فریم پلاستیکی به کار رفته در نمای جلویی این کارت گرافیک دارای یک بریدگی در وسط است؛ که استایل ارتشی همیشگی را به خود گرفته است. در نگاه اول این استایل شما را به شدت متوجه خود خواهد کرد و لوگوی TUF در مرکز فن کناری، موجی خواهد شد که در نگاه اول متوجه استاندارد نظامی این محصول شوید. کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti، در ابعادی معادل 20x12.5x4.5 سانتی متر طراحی شده و برای خنک سازی به دو عدد فن 14 سانتی متری با تکنولوژی و سخت افزار ایسوس مجهز شده است، که اصطلاحا به آن Wing-Blade گفته می‌شود. این فن طراحی منحصر به فردی دارد که حق ساخت آن، انحصارا در اختیار ایسوس بوده و به گونه‌ای طراحی شده که عملکرد سیستم خنک کننده را در بالاترین حد ممکن حفظ کند. این فن از گواهی IP5X بهره می‌‌برد که به موجب آن، در برابر نفوذ گرد و غبار مقاوم بوده و مانع از رسیدن گرد و غبار به هیت سینک و برد داخلی می‌شود. علاوه بر تمام موارد ذکر شده، بلبرینگ‌های استفاده شده در این فن دارای ساختار ویژه‌ای هستند که سبب شده تا طول عمر فن نسبت به نسخه‌های قبلی، افزایش دو برابری داشته باشد و مهم تر از همه اینکه، صدای فن به طرز چشم گیری کاهش یابد.

خوشبختانه کارت گرافیک Asus TUF GTX 1660Ti، به سنسور تشخیص دما نیز مجهز شده است و به محض رسیدن دما به 53 درجه، این فن شروع به کار خواهد کرد. البته شما از طریق نرم افزار GPU Tweak 2 که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت؛ قادر به تغییر این دما بوده و می‌توانید آن را افزایش داده یا کم کنید.

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti : چیپ پردازش گرافیک

 

 

واحد پردازش گرافیکی (GPU: Graphic Processing Unit) همان طور که از نامش مشخص است؛ عهده دار پردازش‌های گرافیکی سیستم بوده و قسمتی از کارت گرافیک را تشکیل می دهد. هسته پردازنده گرافیک، مهم ترین فاکتور به هنگام خرید کارت گرافیک به شمار می‌آید که مشخص کننده‌ی سرعت، قدرت، توان پردازشی و در نهایت قیمت کارت گرافیک می‌باشد. سری چیپست‌های GTX 1660Ti در ماه مارسِ سال 2019 برای اولین بار معرفی شدند و از طراحی 12 نانومتری برخوردار هستند، که این موضوع سبب شده در بین کاربران پرمصرف و گیمر بسیار مطرح و پرطرفدار باشند. همان طور که می‌دانید پسوند Ti در چیپست‌های انویدیا به معنای قدرت بیشتر چیپست، نسبت به نسخه معمولی می‌باشد. شرکت ASUS برای این کارت گرافیک، دو حالت پردازشی مختلف در نظر گرفته است؛ که فرکانس چیپ گرافیک در هر حالت متفاوت بوده و مشخصا هر حالت، مناسب زمان خاصی می‌باشد. در ادامه جزئیات مربوط به هر حالت ذکر شده است.

حالت Gaming Mode : در حالت عادی و در فشار پردازشی متوسط، همواره حالت فعال برای عملکرد کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti، حالت گیمینگ می‌باشد که تا حدود بسیاری کارآمد بوده و تنها در بازی‌هایی با فشار پردازشی سنگین و یا پردازش‌های گرافیکی حجیم ممکن است عملکرد راضی کننده‌ای نداشته باشد. فرکانس پردازنده گرافیکی در این حالت بین 1500 تا 1815 مگاهرتز، متغیر خواهد بود.

حالت OC Mode : در این حالت از تمام قدرت چیپ پردازش استفاده خواهد شد که این موضوع، در موارد بسیاری عملکرد کارت گرافیک ایسوس تاف GTX 1660Ti، را ارتقا خواهد داد. البته حتما توجه داشته باشید که در حالت OC Mode، دمای تولیدی به وسیله کارت گرافیک بسیار افزایش می‌یابد و حتی ممکن است در صورت استفاده مداوم از این حالت، مشکلات مختلفی برای کارت گرافیک شما ایجاد شود. فرکانس پردازنده گرافیکی در این حالت بین 1530 تا 1830 مگاهرتز، متغیر خواهد بود.

با توجه به مشخصات و قیمت کارت گرافیک ASUS TUF GTX 1660Ti، این کارت، از بهترین کارت گرافیک های موجود در بازه‌ی قیمتی خود می‌باشد و اگر شما به دنبال خرید یک کارت گرافیک قدرتمند همراه با طول عمر بالا هستید، حتما این کارت گرافیک ایسوس را در لیست خرید خود داشته باشید.

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti : پورت‌های خروجی تصویر

 

 

پورت های خروجی تصویر، از مهم ترین نکاتی هستند که به هنگام خرید کارت گرافیک، باید مدنظر داشته باشید؛ چرا که باید پورت های خروجی کارت گرافیک با مانیتور شما مطابقت داشته باشد و گرنه شما قادر نخواهید بود از کارت گرافیک خود خروجی مناسبی دریافت کنید و باید یا مانیتور و یا کارت گرافیک خود را تعویض نمایید. شرکت ایسوس مجموعا سه عدد پورت در پنل خروجی کارت گرافیک تاف GTX 1660Ti قرار داده است، که شامل یک عدد پورت DisplayPort 1.4، یک عدد پورت HDMI 2.0 و یک پورت DVI-D می‌باشد. با استفاده از خروجی HDMI 2 که نسبت به نسخه های قبلی این خروجی از تداوم اتصال، کیفیت و امکانات بیشتری برخوردار است؛ قادر خواهید بود که کیفیت های بالا تا نرخ 4K را دریافت نمایید. در انتها نیز با استفاده از پورت Display Port قادر خواهید بود با توجه به فرایند در حال اجرا تا حداکثر کیفیت 4320×7680 پیکسل را دریافت کرده و از این کیفیت چشمگیر لذت ببرید. لازم به ذکر است که پورت HDMI به کار رفته در این کارت گرافیک از تکنولوژی HDCP بهره می‌برد.

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti : عملکرد گیمینگ

اکنون وقت آن رسیده که از آمار و ارقام نوشته شده بر روی کاغذ فاصله بگیریم؛ و نگاهی به محبوب ترین اطلاعات مورد نیاز گیمرها، یعنی فریم و رزولوشن بپردازیم. ازآنجایی که با تغییر هر یک از اجزای کانفیگ یک سیستم کامپیوتری، تغییراتی در عملکرد آن ایجاد خواهد شود؛ تصمیم گرفتیم که از ماشین مجازی گیم دیبِیت (Game Debate) جهت بررسی عملکرد کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti کمک بگیریم.

پیش از شروع، باید بدانید که در بررسی فریم دریافتی در هر بازی؛ ما حداقل کانفیگ موردنیاز (Minimum Requirements) برای اجرا هری بازی را در موتور شبیه ساز تنظیم کردیم و رزولوشن بازی، بر روی کیفیت 1080 پیکسل تنظیم شده است. پس برای تست هر بازی، کارت گرافیک GTX 1660Ti به عنوان عضو ثابت بوده و بقیه مقادیر، متغیر هستند. در ادامه لیستی از فریم دریافتی از جدیدترین و محبوب‌ترین عناوین صنعت گیم را می‌توانید مشاهده نمایید.

 

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti : ویژگی‌های انحصاری ایسوس

نرم افزار مدیریت کارت گرافیک GPU Tweak 2 : این نرم افزار یک محصول انحصاری برای مدیریت کارت گرافیک‌های ایسوس می‌باشد که قابلیت‌هایی همچون امکان اورکلاک دستی و تنظیم و تغییر سرعت، ولتاژ، عملکرد فن (Fan) و دیگر عوامل را از طریق یک رابط بصری در اختیار شما می‌گذارد. با استفاده از این افزونه قادر خواهید بود تا کنترل کامل کارت گرافیگ Asus TUF GTX 1660Ti خود را در اختیار داشته باشید و در لحظه با استفاده از رابط کاربری این نرم افزار و بدون نیاز به وارد شدن به بایوس سیستم و تغییر در مقادیر آن، تنها از طریق مقادیر ارائه شده توسط این رابط کابری، اورکلاک کارت گرافیک را اعمال نمایید.

هشدار : اورکلاک کارت گرافیک نیازمند دانش فنی مناسب در زمینه سخت افزار می‌باشد؛ لذا از هر اقدام خودسرانه و ناآگاهانه در زمینه اورکلاکینگ کارت گرافیک بپرهیزید.

نرم افزار دستیار استریم Xsplit Gamecaster : با رواج بازی‌های آنلاین و افزایش مخاطبین استریم‌ها، ایسوس نرم افزار اختصاصی خود برای استریم را با نام Xsplit منتشر کرده است که تنها بر روی سیستم‌های بهره مند از کارت گرافیک‌های ایسوس نظیر سری فونیکس، بهترین عملکرد خود را نشان می‌دهد. با استفاده از این نرم افزار قادر خواهید بود تا بر روی توئیچ (twitch) و یوتیوب استریم کنید و با استفاده از کلیدهای میان‌بر تعریف شده، از بازی خود اسکرین شات گرفته، سکانس های مورد علاقه خود را ضبط کرده و در همان لحظه با دوستان خود در شبکه های مجازی یا رسانه های گیمینگ به اشتراک بگذارید.

 

 

لایسنس نرم افزار کاهش پینگ WTFast : با توجه به زیرساخت‌های نامناسب اینترنت در ایران و مشکلات فراوان گیمرهای ایرانی در رابطه با پینگ نامناسب، همواره این موضوع یکی از مسائل بسیار مهم برای گیمرها بوده است. خوشبختانه به دلیل همکاری ایسوس با شرکت خدماتی WTFast، که یکی از بزرگترین شرکت‌های ارائه دهنده سرویس کاهش پینگ می‌باشد؛ خریداران این کارت گرافیک ایسوس می‌توانند به مدت 6 ماه، به صورت کاملا رایگان از خدمات این شرکت استفاده نموده و تجربه خوبی از بازی کردن با پینگ مناسب داشته باشند.

نرم افزار ماینر ارز مجازی Q-Dot : پیش از شروع معرفی این فیچر، لازم است اشاره کنیم که ما استفاده از این سرویس را کاملا رد کرده و مخالف ماین (استخراج) ارزهای مجازی از طریق سیستم‌های خانگی هستیم؛ قاعدتا هرگونه استفاده از این سرویس بر عهده کاربر می‌باشد.

کوانتوم دات یا Q-Dot، نوعی رمزارز همچون بیتکوین، اتریوم و... بوده که به وسیله شرکت ایسوس پشتیبانی و همراهی می‌شود. با خرید کارت گرافیک ASUS TUF GTX 1660Ti، شما قادر به ساخت یک حساب Quantm cloud بوده و می‌توانید از طریق ارائه توان پردازشی سیستم خود، مقداری از این رمزارز را دریافت نمایید.

 

سخن پایانی :

 

 

سری TUF، یکی از محبوبترین سری‌های ایسوس برای گیمرها، انیمیشن کارها و کاربرانیست که ساعت‌های زیادی را صرف انجام فعالیت‌های سنگین گرافیکی می‌کنند. قیمت کارت گرافیک ایسوس TUF GTX 1660Ti، در بازه قیمت کارت‌های گرافیک میان رده می‌باشد؛ اما این کارت پتانسیل بسیار بالاتری از خود نشان داده و توانسته به خوبی جای خود را در بازار پیدا کند. توان پردازشی بالا، بهره مندی از معماری 12 نانومتری انویدیا، شش گیگابایت حافظه اجرایی، استفاده از قطعات فوق العاده باکیفیت در کنار استاندارد نظامی و... تنها بخشی از امتیازات این کارت گرافیک قدرتمند است. اگر تصمیم به طراحی‌های گرافیکی سطح بالا، تجربه یک گیمینگ لذت بخش و حتی پردازش‌های گرافیکی نسبتا سنگین را در ذهن دارید؛ خرید کارت گرافیک Asus TUF GTX 1660Ti، پاسخی ایده آل برای قرارگیری در کیسِ شما خواهد بود.

 

نقاط قوت :

• 6 گیگابایت حافظه اجرایی با کلاس DDR6
• طراحی بسیار زیبا در کنار استفاده از قطعات بسیار مقاوم
• سیستم خنک کننده کارآمد و بهره مندی از دو فن 14 سانتی متری
• تنوع بالای نرم افزارهای جانبی و خدمات متنوع ایسوس

 

نقاط ضعف :

• پورت‌های خروجی محدود

نقد و بررسی تبلت سامسونگ گلکسی Tab S7

پس از اینکه همزمان با معرفی آخرین تبلت سامسونگ یعنی گلکسی تب S7، اقدام به بررسی اولیه این تبلت پرچمدار کردیم؛ اکنون فرصتی پیش آمده تا با نقد وبررسی کامل این محصول، در خدمت شما باشیم. آخرین تبلت پرچمدار سامسونگ، مستقیما برای رقابت با آیپدهای اپل روانه بازار شده است و این نکته حتی در زمان رونمایی این محصول نیز قابل لمس بود. گلکسی تب اس 7، اولین تبلت با قابلیت پشتیبانی از فناوری اینترنت نسل 5 (5G) می‌باشد که به آخرین نسل از پردازنده‌های اسنپ دراگون مجهز شده و در کنار خود آخرین نسخه از قلم S pen را به همراه دارد. همین سه نکته کافیست تا چشم هر کاربری را به سمت Galaxy Tab S7 بکشاند. اگر به دنبال خرید یک تبلت فوق قدرتمند با صفحه نمایش بزرگ، سخت افزار به روز و امکانات کاربردی بسیار هستید؛ در ادامه با نقد و بررسی گلکسی تب S7، با فروشگاه اینترنتی هدف همراه باشید.

 

نقد و بررسی تبلت سامسونگ گلکسی Tab S7 : طراحی، ساختار و کاربرد قلم S pen

 

 

با اولین نگاه به گلکسی تب S7، نمایشگر کم حاشیه آن توجه شما را به خود جلب خواهد کرد. حاشیه‌های نمایشگر در طراحی جدید تبلت پرچمدار سامسونگ به خوبی محدود شده‌اند و همین موضوع سبب شده که کار با این تبلت و یا مشاهده فیلم با استفاده از Tab S7، بسیار جذاب‌تر از گذشته باشد. سامسونگ در ساخت بدنه و فریم این محصولِ خود از آلیاژ آلومینیوم استفاده کرده که این موضوع باعث جذابیت ظاهری بیشتر و وزن سبک‌تر Galaxy Tab S7 شده است. بدنه پشتی ظاهری برس خورده دارد و در حاشیه‌های آن خطوطی تیره‌تر به معنای قرارگیری پنل‌های ارتباطی دیده می‌شود. بهتر است جهت جلوگیری از ایجاد اختلال در شبکه بی‌سیم، از قرار دادن دستان خود در این نواحی پیشگیری کنید؛ هرچند که احتمال وقوع چنین اختلالاتی بسیار کم است. بدنه دستگاه در برابر خط و خش مقاومت نسبتا خوبی از خود نشان می‌دهد اما بسیار مستعد جذب اثرانگشت بوده و پیشنهاد می‌کنیم که حتما از یک کاور محافظ برای قسمت پشتی استفاده کنید.

نکته جالبی که برای اولین بار در تبلت‌های سامسونگ دیده می‌شود؛ انتقال دوربین سلفی به لبه سمت راست تبلت می‌باشد. این اتفاق باعث شده تا ارتباطات تصویری و یا استفاده از قابلیت بازگشایی به وسیله تشخیص چهره (face unlock)، بسیار بهتر از قبل صورت گیرد، اما مشکلاتی را نیز برای بسیاری از کاربران به وجود آورده است. در دست داشتن عمودی تب S7 موجب می‌شود که لنز سلفی شما همواره بر اثر رطوبت دستتان آلوده باشد و فیس آنلاک به خوبی کار نکند.

 

 

در گلکسی تب S7، سنسور اثرانگشت با کلید پاور ادغام شده و در حاشیه سمت راست بدنه جای گرفته است؛ اما بر اساس نتایج به دست آمده، از دقت زیادی برخوردار نبوده و ممکن است چندین بار اثرانگشت شما را به درستی تشخیص ندهد. بهتر است تبلت را در وضعیت‌های مختلف در دست گرفته و در هر حالت، نزدیک‌ترین انگشت‌تان را به دستگاه معرفی کنید تا برای قفل‌گشایی نیازی به چرخاندن تبلت نداشته باشید. در لبه‌های بالا و پایین Tab S7 نیز 4 بلندگو قرار گرفته است که قادر به پخش صدای استریو می‌باشند.

در انتها به قلم جذاب سامسونگ، یعنی S pen می‌رسیم. برای این قلم جایگاه ویژه‌ای در پشت تبلت S7 تعبیه شده است که دقیقا در امتداد دوربین بوده و با یک پوشش مشکی براق مشخص شده است. این جایگاه، محلی برای همگام سازی (Pairing) و شارژ S pen بوده و به دلیل داشتن خاصیت مغناطیسی، جایگاه نگهداری این قلم دوست داشتنی نیز می‌باشد. البته به دلیل خاصیت آهنربایی سمت راست تبلت S7، قلم اس پن به این جایگاه نیز قابلیت اتصال داشته و کاربرانی که تصمیم به در دست داشتم افقی گلکسی تب S7 دارند، می‌توانند از این جایگاه جهت اتصال قلم استفاده نمایند.

 

نقد و بررسی تبلت سامسونگ گلکسی Tab S7 : نمایشگر و سخت افزار

 

 

در اصلی ترین قسمت گلکسی تب S7، از یک نمایشگر ۱۱ اینچی با پنل LTPS IPS با رزولوشن ۱۶۰۰‍x۲۵۶۰ استفاده شده است، که به خوبی با سخت افزار این دستگاه هماهنگ بوده و در نهایت تجربه بسیار خوبی را برای کاربر فراهم می‌آورد. این نمایشگر با تراکم ۲۷۴ پیکسل در هر اینچ، وضوح تصویر را تضمین می‌کند و از فناوری +HDR10 نیز پشتیبانی می‌کند. اما بحث برانگیزترین مسئله‌ای که در رابطه با این نمایشگر دیده می‌شود، نرخ نوسازی (Refresh Rate) چشمگیر 120 هرتزی می‌باشد. با وجود این نرخ نوسازی، نمایشگر پویایی بیشتری دارد، انیمیشن‌ها روان تر هستند و سرعت واکنش نمایشگر نسبت به لمس، بیشتر می‌باشد. به لطف حاشیه کم نمایشگر، شاهد نسبت نمایشگر به بدنه 83.6 درصد هستیم؛ که در نوع خود عالی بوده و کار کردن با تبلت را بسیار دلنشین‌تر می‌سازد. پنل IPS استفاده شده در گلکسی Tab S7 از کیفیت مناسبی برخوردار بوده و کنتراست، روشنایی و غلظت رنگ مناسبی دارد؛ هرچند که مثل همیشه در نور کم از پنل‌های AMOLED شکست خواهد خورد. بد نیست بدانید که سامسونگ در گلکسی Tab S7 Plus، از پنل امولد استفاده کرده و اگر با کمی هزینه بیشتر مشکلی ندارید؛ می‌توانید نسب به خرید Galaxy Tab S7 Plus اقدام نمایید.

سامسونگ در معماری سخت افزار گلکسی تب S7، سنگ تمام گذاشته و ما شاهد قوی ترین پردازنده‌ی موبایل دنیا (در زمان نگارش مقاله) بر روی این تبلت اندرویدی هستیم. اسنپ دراگون 865 پلاس، قلب تپنده آخرین نسل تبلت‌های سامسونگ می‌باشد که مدل ارتقا داده شده چیپست 865 معمولیست. در کنار این پردازنده، 6 یا 8 گیگابایت حافظه رم، بسته به مدل خریداری شده به وسیله شما قرار خواهد گرفت؛ که پیشنهاد می‌کنیم چنانچه به این زودی‌ها تصمیم به عوض کردن تبلت خود ندارید، حتما نگاه ویژه‌تری به نسخه 8 گیگ داشته باشید. نسخه 6 گیگابایت رم تنها با حافظه داخلی 128 گیگ در دسترس بوده و نسخه 8 گیگابایت در 2 مدل مختلف با 256 و 512 گیگابایت حافظه داخلی در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.

به دلیل تجهیز گلکسی Tab S7 به این حجم از سخت افزار قدرتمند، نگرانی در مورد اجرای برنامه‌ها و بازی‌ها بی‌مورد است؛ چراکه همه‌چیز به ‌سرعت و بدون ذره‌ای تأخیر اجرا خواهد شد. ظرفیت حافظه رم هم برای اجرای هم‌زمان 12 الی 15 برنامه کافی خواهد بود. اما احتمالاً می‌توانید سخت‌افزار تبلت را در حالت دسکتاپ به چالش بکشید. اگر می‌خواهید اطلاعات بیشتری درباره قابلیت سامسونگ دکس (DeX) یا همان حالت دسکتاپ سامسونگ به دست آورید؛ در ادامه با بررسی رابط کاربری و فیچرهای این تبلت پرچمدار با ما همراه باشید.

 

نقد و بررسی تبلت سامسونگ گلکسی Tab S7 : سیستم عامل، رابط کاربری و قابلیت سامسونگ DeX

 

 

گلکسی تب S7، با اندروید ۱۰ و رابط کاربری اختصاصی سامسونگ، یعنی OneUI 2.5 عرضه شده است. این ترکیب را پیش از این در موبایل‌های پرچمدار سامسونگ نیز دیده‌ایم، اما اینجا با تجربه متفاوتی روبرو هستیم. کمپانی سامسونگ تمام تلاش خودش را انجام داده تا تجربه کاربری اندروید را بتواند به شکلی در غالب یک سیستم رومیزی پیاده سازی کند. ثمره این تلاش، پیاده سازی حالت جدیدی بود که Samsung DeX نام گرفت.

اگر پوشش محافظ اصلی سامسونگ، که به همراه یک کیبورد مخصوص ارائه می‌شود را تهیه نمایید؛ به محض اتصال آن به گلکسی تب اس 7، تبلت به‌شکل خودکار وارد حالت DeX خواهد شد. البته از طریق نوتیفیکیشن بار هم می‌توانید حالت دسکتاپ را فعال کنید. در این حالت، محیط اندروید به یک صفحه دسکتاپ با منوی برنامه‌ها، نوار وظیفه (taskbar) و منوی استارت مجهز خواهد شد.

تجربه کار با دکس مود می‌تواند بسیار جذاب باشد و حتی در بسیاری از برنامه‌ها همچون مایکروسافت Word و یا مایکروسافت Excel به شما کمک کند؛ اما اصلا نباید انتظار محیطی شبیه به ویندوز از آن داشته باشید. اگر بخواهیم مثال حرفه‌ای تری از دکس مود داشته باشیم؛ باید بگویم که کار کردن با آن بیشتر شبیه به محیط کاربری لینوکس اوبونتو (Ubuntu) بود. پیشنهاد می‌کنیم برای درک بهتر این محیط، به یکی از برندشاپ‌های سامسونگ مراجعه کرده و آن‌ را امتحان کنید.

 

 

با تمام این تفاسیر، هرچقدر سامسونگ کار خودش را برای ارائه تجربه دسکتاپ خوب انجام دهد، باز هم محدودیت‌های اندروید پابرجاست. بسیاری از اپلیکیشن‌ها برای صفحه بزرگ تبلت‌ها بهینه نشده‌اند، چه برسد به حالت دسکتاپ. حتی مرورگر کروم هم به‌شکل پیش‌فرض متوجه نمی‌شود که وب‌سایت‌ها را در حالت دسکتاپ باز کند و باید از منوی تنظیمات، به صورتی دستی حالت نمایش را به desktop mode تغییر دهید.

در پایان باید اشاره کنیم که، تجربه عمومی رابط کاربری OneUI 2.5 بر روی گلکسی تب S7، کاملا شبیه چیزیست که در گوشی‌های پرچمدار سامسونگ مشاهده کرده‌اید. با توجه به نمایشگر بزرگ، می‌توانید به‌راحتی دو یا سه اپلیکیشن را همزمان کنار هم داشته باشید. البته پیدا کردن ترکیب مناسب برای این حالت کمی سخت است. مثلاً می‌توانید ویدیویی را پخش کنید و همزمان با قلم S pen نکات مهم را یادداشت ‌برداری کنید یا یک فایل اکسل را باز کرده و در کنار آن ماشین حساب را داشته باشید؛ تا بتوانید به انجام فعالیت‌های حسابداری بپردازید. اگر به ترکیب مناسب و کاربردی دست یافتید، می‌توانید اپلیکشین‌ها را با یکدیگرسینک کرده و کاری کنید که به صورت همزمان با یکدیگر باز شوند.

 

نقد و بررسی تبلت سامسونگ گلکسی Tab S7 : دوربین

 

 

همچون همیشه، خبری از یک دوربین باکیفیت در تبلت‌ها نیست و این موضوع حتی در رابطه با Galaxy Tab S7 هم ثابت است. تبلت‌ها به دلیل ظاهر بزرگ و مخاطبین هدف خود، هیچ گاه دستگاه مناسبی برای عکس برداری نبوده‌اند و شرکت‌های سازنده هم برای کاهش هزینه نهایی محصول، ترجیح میدهند که از تکنولوژی و سخت افزارهای پیشرفته در ساخت دوربینِ تبلت‌ها استفاده نکنند.

دوربین سلفی این تبلت، یک سنسور 26 میلیمتری 8 مگاپیکسلی عریض است که از قابلیت تصویربرداری با کیفیت 1080 پیکسل با سرعت 30 فریم بر ثانیه بهره می‌برد. سامسونگ در پشت تب S7، از یک ماژول دوگانه، متشکل از یک سنسور 13 مگاپیکسلی واید 26 میلی متری و یک سنسور 5 مگاپیکسلی فوق عریض بهره گیری کرده است که با آرایش عمودی کنار هم قرار گرفته‌اند. دوربین‌های تعبیه شده در گلکسی تب S7، کیفیت عکسبرداری مناسبی را ارائه می‌دهند؛ اما اگر قصد دارید از دستگاه خود برای گرفتن یک عکس پرتره در منظره‌ای زیبا استفاده کنید، بهتر است به دنبال خرید یک تلفن هوشمند باشید. زیرا همانطور که عنوان شد، نمی‌توان از دوربینِ تبلت‌ها انتظار چندانی داشت.

 

نقد و بررسی تبلت سامسونگ گلکسی Tab S7 : باتری

 

 

سامسونگ در گلکسی Tab S7 از یک باتری 8000 میلی آمپر ساعتی استفاده کرده که نسبت به نسل قبل کمی بهتر شده است و با وجود صفحه ۱۲۰ هرتزی، شارژدهی خوبی هم دارد. اگر تصمیم به استفاده مداوم از نرخ نوسازی 120 هرتزی دارید؛ می‌توانید نزدیک به 10 الی 12 ساعت از این تبلت هوشمند استفاده نمایید. بهتر است که تنها در زمان‌هایی که به نرخ نوسازی بالا نیاز دارید این متغیّر را بر روی 120 هرتز تنظیم کنید و در سایر مواقع بهتر است که به Refresh Rate استاندارد، یعنی همان 60 هرتز بسنده کنید. بد نیست بدانید که در این صورت ماندگاری شارژ Tab S7 دو برابر شده و بر اساس استفاده خود می‌توانید تا 22 ساعت نیز با یک بار شارژ، از این تبلت اندرویدی استفاده نمایید.

گلکسی تب S7 به وسیله شارژر 15 واتی موجود در جعبه شارژ خواهد شد اما این تبلت سامسونگ از شارژ سریع 45 واتی نیز پشتیبانی می‌کند که برای استفاده از این سرعت شارژ، مجبور به خرید آداپتور و کابل شارژ جایگزین خواهید بود. مدت زمان تقریبی شارژ دستگاه با استفاده از شارژر 15 واتی، نزدیک به 2 ساعت بوده و به لطف پشتیبانی از شارژ سریع، 50 درصد اول در مدت 35 دقیقه اعمال خواهد شد.

 

سخن پایانی 

ما در تیم هدف همواره نگاه ویژه‌ای به تبلت‌های پرچمدار داشته‌ایم؛ چراکه مخاطبان این سری از محصولات، کاربرانی با دغدغه‌های مختلف بوده و همگی برای پوشش دادن برخی از نیازهای ویژهِ خود، روی به خرید تبلت‌ها آورده‌اند.

گلکسی Tab S7 یک تبلت با نمایشگر بزرگ و باکیفیت بوده که توجه بسیار ویژه‌ای به سخت افزار آن شده است. بر اساس بررسی‌های ما این تبلت اندرویدی در اجرای هیچ یک از دستورات شما دچار تاخیر و یا کندی نشده و حتی به راحتی قادر است که سنگین‌ترین بازی‌های روز دنیا را با بالاترین کیفیت ممکن اجرا نماید. پس اگر برای پردازش‌های گرافیکی و یا انجام بازی‌های موبایلی همچون Fortnite، Call Of Duty Mobile و... به دنبال خرید یک تبلت مناسب هستید؛ خرید گلکسی تب S7 قطعا بهترین انتخاب شما خواهد بود.

این محصول با شارژدهی بالا، عملکرد لمسی چشمگیر، پشتیبانی از حالت دسکتاپ و بسیاری از ویزگی‌های دیگر، می‌تواند تجربه‌ای بسیار دلچسب از کار کردن با یک تبلت اندرویدی را برای شما به ارمغان بیاورد.

در نهایت بهتر است بدانید که چنانچه با مطالعه این نقد و بررسی، همچنان سوالاتی در رابطه با خرید Galaxy Tab S7، و با هر تبلت دیگر در سر دارید؛ می‌توانید از طریق بخش ارسال نظرات در پایین این صفحه و یا پشتیبانی تلفنی و آنلاین؛ آن را با کارشناسان ما در میان بگذارید. ما در تیم پشتیبانی فروشگاه هدف، همه روزه آماده پاسخگویی به سوالات شما هستیم.

 

نقاط قوت :

• نمایشگر بزرگ و باکیفیت با نرخ نوسازی 120 هرتز
• بهره مندی از پردازنده بسیار قدرتمند اسنپ دراگون 865 پلاس
• توان چندکاری (Multitasking) بالا به دلیل حافظه رم 6 و 8 گیگابایتی
• طراحی بسیار زیبا در کنار استفاده از بدنه فلزی

 

نقاط ضعف :

• قرارگیری شارژر 15 واتی به جای شارژر 45 وات، در جعبه محصول
• ضعف سنسور اثرانگشت

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس PH GTX 1660 O6G

کارت گرافیک Asus PH GTX 1660 O6G، یکی از بهترین کارت گرافیک‌های میان رده موجود در بازار می‌باشد که با وجود توان پردازشی بالای خود مورد کم توجهی قرار گرفته است. بر اساس نتایج موجود، این کارت گرافیک عملکردی بسیار بالاتر از یک کارت گرافیک میان رده از خود به نمایش گذاشته است، به شکلی که در بسیاری از نتایج، عملکردی بهتر از کارت گرافیک انودیا GTX 1060 از خود بروز داده است. برخورداری از تراشه مُدرن GTX 1660 از کمپانی انویدیا (Nvidia) در کنار استفاده از 6 گیگابایت حافظه اجرایی با کلاس GDDR 5 و همچنین توان پردازشی فوق العاده و پورت‌های متنوع، تنها بخشی از امتیازات این کارت گرافیک قدرتمند محسوب می‌شوند. شاید برای بسیاری از کاربران پیشوند PH کمی جدید باشد و همین دلیل را بتوان معیاری برای کم توجهی به این کارت گرافیک قدرتمند دانست. در بخش بعدی اشاره کاملی به این سری جدید خواهیم داشت و عملکرد این سری را با ذکر ریزترین جزئیات، بررسی خواهیم کرد. پس با فروشگاه اینترنتی هدف در نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس PH GTX 1660 O6G همراه باشید.

 

نقد و بررسی کارت گرافیک ایسوس PH GTX 1660 O6G : معرفی اجمالی

 

 

کارت گرافیک ایسوس PH GTX 1660 از چیپست پردازنده‌ی GeForce GTX 1660 شرکت انویدیا (NVIDIA) بهره می‌برد. این کارت گرافیک به خانواده جدید محصولات ایسوس، یعنی سری فونیکس تعلق دارد. بد نیست بدانید که پیشوند "PH"، مخفف کلمه Phoenix و به معنای «ققنوس» است. نام گذاری سری محصولات ایسوس، بر اساس یک موجود افسانه‌ای پیش از این نیز اتفاق افتاده است و ما شاهد خانواده سِربروس از این کمپانی بوده‌ایم. سری فونیکس عملکردی مابین سری راگ (ROG) و تاف (TUF) دارد. به زبان ساده تر می‌توان گفت که سری فونیکس، توان پردازشی سری راگ را در کنار مقاومت بالا و سخت افزار قدرتمند سری تاف، به شما ارائه خواهد کرد. این ویژگی باعث شده تا امروزه نگاه بسیاری از کاربران به سمت این سری خیره شود و طراحان سیستم‌های رومیزی، نگاه ویژه‌ای به این سری داشته باشند.

کارت‌های سری Phoenix ایسوس، علاوه بر طراحی شناخته شده و پرطرفدار مخصوص این سری، از راندمان بالایی برخوردارند و در زمان فشار پردازشی بالا، حرارتِ پایین و نویز کمی ایجاد می‌کنند. بهره‌مندی از جدیدترین فناوری‌های تولید تراشه‌های انویدیا یعنی معماری 12 نانومتری و در اختیارداشتن 1408 هسته CUDA این کارت را به یکی از ارزنده‌ترین کارت‌های گرافیکی میان رده تبدیل کرده‌ است. در کنار پردازنده‌ی گرافیکی قدرتمند، این کارت گرافیک ایسوس، از 6 گیگابایت حافظه‌ی RAM با تکنولوژی نسل پنجم (DDR5) بهره می‌برد که فرکانس آن 8002 مگاهرتز بوده و به یک باس (BUS) رابط 192 بیت مجهز شده است.

 

برای خواندن ادامه مطلب اینجا کلیک کنید.

نقد و بررسی هندزفری بلوتوثی هایلو T15 : زیبا، مدرن و هوشمند

پس از بررسیِ ساعت‌های هوشمند هایلو LS02 و Haylou Solar LS05 هم اکنون به سراغ بررسی ایرفون هایلو T15 رفته ایم. این ایرفون زیبا و باکیفیت، در کنار قیمت رقابتی خود حجم زیادی از امکانات جانبی را نیز در خود جای داده است. بر اساس گفته‌های این شرکت چینی، در طراحی هندزفری T15 از بدن شاهین الهام گرفته شده و همین امر موجب شده تا گاها نام این ایرفون را تحت عنوان Haylou Falcon نیز بشنویم. کیس هندزفری Haylou T15، علاوه بر این که محلی برای نگهداری و شارژ ایرفون‌ها‌ می‌باشد؛ از قابلیت شارژ معکوس نیز پشتیبانی می‌کند و با اتصال کابل مناسب آن می‌توانید از کیس هایلو به عنوان یک پاوربانک استفاده نمایید. اگر به دنبال این هستید که با خرید یک هندزفری بلوتوثی، صاحب یک پاوربانک رایگان شوید؛ در ادامه با نقد و بررسی ایرفون هایلو T15 با فروشگاه اینترنتی هدف همراه باشید.

 

سبک، زیبا و مقاوم

 

 

هندزفری هوشمند هایلو T15، دارای ساختاری کاملا ارگونومیک هستند و به راحتی در گوش جای می‌گیرند. ساختار و نرمی جنس این آن ها به گونه‌ای است که در دراز مدت شما را اذیت نخواهد کرد و تجربه شیرینی از شنیدن موزیک و یا مکالمه را در اختیار شما خواهد گذاشت. جالب است بدانید که وزن هر کدام از ایرفون‌های هایلو تنها 3.7 گرم بوده و این مسئله موجب می‌شود که شما حتی حضور آن‌ها در گوش خود حس نکنید!

خوشبختانه هایلو T15 به استاندارد IPX5 مجهز شده که همین مسئله موجب می‌شود در برابر نفوظ گرد و غبار، عرق و همچنین قطرات باران مقاوم باشد. بر همین اساس به راحتی می‌توانید حتی در زمان ورزش نیز از این ایرفون دوست داشتنی استفاده کنید.

 

مدرن، باکیفیت و مجهز به آخرین تکنولوژی روز

 

 

هایلو T15 به تراشه بلوتوث 5.0 مجهز شده و در کوتاه ترین زمان به دستگاه شما وصل خواهد شد. با استفاده از این هندزفری قادر خواهید بود تا به لپتاپ، موبایل و حتی کامپیوتر خود متصل شده و از آن به عنوان خروجی صدا استفاده نمایید. به لطف بلوتوث 5، کیفیت ارتباط بسیار بهتر شده و تاخیرصدا نیز به شکل چشم گیری کاهش یافته است. خوشبختنه هندزفری Haylou T15 به میکروفون و قابلیت پخش صدای استریو مجهز شده وبه همین دلیل شما می‌توانید از این ایرفون، حتی برای انجام بازی‌های آنلاین نیز استفاده نمایید.

هایلو در آخرین نسخه از ایرفون‌های خود از قابلیتی تحت عنوان master-slave switch استفاده کرده است که بر این اساس، هر دو ایرفون با یکدیگر هماهنگ بوده و قادر به سوئیچ کردن بین آن‌ها هستید. به زبان ساده تر در هر لحظه می‌توان تنها از یک ایرفون استفاده کرد و یا با استفاده از هر دو ایرفون، اقدام به پخش موسیقی در حالت استریو نمود. پس از اولین اتصال ایرفون هایلو تی 15 با دستگاه شما، در دفعات بعدی، این ایرفون به صورت اتومات به آن متصل خواهد شد و برای این کار، تنها کافیست که ایرفون را از کیس آن جدا نمایید. برای قطع اتصال نیز تنها کافیست که با لمس طولاتی مدت روی ایرفون آن را خاموش نموده و یا آن را داخل کیس قرار دهید.

 

سریع، دستور پذیر و هوشمند

 

 

هایلو این بار توجه زیادی به گیمرها داشته که نمونه‌ای از این توجهات در قابلیت Zero Latency دیده می‌شود. بر اساس گفته‌های هایلو، میزان تاخیر صدا (فاصله میان پردازش تصویر وصدا) در ایرفون هایلو T15، نزدیک به صفر بوده و این ایرفون در پردازش صدا، عملکردی شبیه به هندزفری‌های باسیم خواهد داشت. علاوه بر این Haylou T15 به تکنولوژی DSP مجهز شده که موجب می‌شود هم در زمان پخش صدا و هم در زمان انتقال صدا (مکالمه) از میزان نویز کاسته شده و شفافیت صدا افزایش یابد.

ژستورها (Gestures) یا دستورات حرکتی بسیار کاربردی به ایرفون‌های هایلو اضافه شده است. این ژستورها سریع و قابل اعتماد بوده و کار کردن با آن‌ها بسیار لذت بخش است. سنسور ایرفون‌ هایلو T15 حساس به لمس بوده و نیاز به فشار زیاد و... ندارد. در ادامه نگاهی به تمامی ژستورهای این ایرفون دوست داشتنی خواهیم داشت و به نحوه استفاده از هرکدام اشاره خواهیم کرد.

 

 

پاسخ دادن به تماس و قطع کردن مکالمه : دوبار لمس کوتاه هندزفری
رد تماس : لمس مداوم هندزفری به مدت 1 تا 2 ثانیه
پخش و یا توقف موزیک : یک لمس کوتاه هندزفری
رفتن به موسیقی قبلی : دوبار لمس سریع هندزفری گوش راست (R)
رفتن به موسیقی بعدی : دوبار لمس سریع هندزفری گوش چپ (L)

فعال کردن حالت گیمینگ : سه بار لمس سریع هندزفری گوش راست
فعال کردن دستیار صوتی (سیری،بیکسبی،گوگل) : سه بار لمس سریع هندزفری سمت چپ

در پایان این بخش بد نیست اشاره کنیم که استفاده مداوم از حالت گیمینگ، موجب کاهش سریع‌تر شارژ باتری خواهد شد.

 

هندزفری و پاوربانک، در یک جعبه!

 

 

کیس موجود در جعبه هندزفری Haylou T15، علاوه بر این که محلی برای نگهداری و شارژ ایرفون‌ها‌ می‌باشد؛ از قابلیت شارژ معکوس نیز پشتیبانی می‌کند و با اتصال کابل مناسب آن می‌توانید از کیس هایلو به عنوان یک پاوربانک استفاده نمایید. این کیس ظرفیت شارژ 2200 میلی آمپر ساعتی دارد که با استفاده از آن می‌توانید بیش از نیمی از حجم باتری اکثر موبایل‌های موجود در بازار را شارژ نمایید!

هر کدام از ایرفون‌ها به یک باتری 43 میلی آمپر ساعتی مجهز شده‌اند که به گفته هایلو، با هر بار شارژ کامل آن‌ها قادر به 2 ساعت پخش مداوم موسیقی خواهید بود. در صورتی که کیسِ هندزفری شما از شارژ کامل بهره مند باشد؛ با استفاده از آن قادر خواهید بود که نزدیک به 45 روز از ایرفون‌های خود استفاده نمایید. شارژ کامل هر ایرفون نزدیک به 90 دقیقه زمان خواهد برد و برای شارژ کامل کیس، به 4 ساعت زمان نیاز خواهید داشت.

 

 

بد نیست بدانید که مقدار شارژ کیس از طریق LED‌های موجود بر روی آن قابل ارزیابی بوده و معیار آن به شکل زیر است:

3 چراغ روشن : شارژ کیس کامل است.

2 چراغ روشن : کیس هندزفری نزدیک به 65 درصد شارژ دارد.

1 چراغ روشن : کیس هندزفری نزدیک به 30 درصد شارژ دارد.

1 چراغ چشمک زن : شارژ کیس کمتر از 10 درصد می‌باشد.

 

سخن پایانی

 

 

هندزفری هایلو T15، یک هندزفری باکیفیت با مجموعه‌ای از قابلیت‌های کاربردیست که امروزه توانسته به خوبی خود را در بازار نشان دهد. قیمت هندزفری Haylou T15 در کنار امکاناتی همچون، حالت گیمینگ، نویزگیر باکیفیت با تکنولوژی DSP، پشتیبانی از ژستورهای حرکتی و... سبب شده که این ایرفون از ارزش خرید بسیار بالایی برخوردار باشد. اگر به دنبال خرید یک هندزفری بلوتوث با کیفیت و درعین حال، خوش قیمت هستید؛ قطعا خرید ایرفون هایلو T15 می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای قرارگیری در سبد خرید شما باشد.

 

نقاط قوت :

• شارژدهی طولانی
• شفافیت صدای بالا
• پشتیبانی از حالت گیمینگ با نرخ تاخیر نزدیک به صفر
• بهره مندی از ژستورهای حرکتی
• مقاومت در برابر رطوبت و گرد غبار

 

نقاط ضعف :

• حجم صدای کم

آموزش تبدیل گوشی به وب کم

با وجود همه گیری جهانی کرونا و ماندن بیشتر افراد در خانه و مجازی شدن آموزش‌ها در مدارس و دانشگاه، این روزها اساتید و معلمین به دنبال خرید وب‌کم با قیمت مناسب و کیفیت مطلوب هستند. استفاده از وب‌کم مخصوص لپ‌تاپ در اکثر مواقع به دلیل افت کیفیت در تصاویر باعث می‌شود تا بهره مندی از نمایش یک ویدیو کنفرانس با کیفیت بالا را از دست بدهید. اگر هم از کامپیوتر دسکتاپ استفاده می ‌کنید مجبور به خرید وب‌کم هستید. اما امروزه گوشی‌های هوشمند از نظر دوربین پیشرفت زیادی داشته‌اند و به عنوان یک دوربین حرفه‌ای می توان از آن‌ها استفاده کرد. فرقی نمی‌کند گوشی شما آیفون باشد یا اندروید، در ادامه این مطلب نرم افزارهای جانبی را برای تبدیل گوشی به وب‌کم به شما آموزش می‌دهیم. بنابراین با فروشگاه اینترنتی هدف همراه باشید.

 

تبدیل گوشی اندرویدی به وب کم در ویندوز

اگر روی لپ‌تاپ یا کامپیوتر از سیستم عامل ویندوز استفاده می‌کنید و گوشی شما اندروید است ، یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای تبدیل گوشی به وب‌کم استفاده از برنامه‌ای به نام DroidCam است. این برنامه به دوصورت بی‌سیم و کابل USB قابل اجراست. همچنین این برنامه برای سیستم عامل‌های اندروید، ویندوز و لینوکس بهترین گزینه است. برای تبدیل گوشی اندروید به وب‌کم با ویندوز، اولین قدم، دانلود برنامه DroidCam است که در دو نسخه پولی و رایگان می‌توانید استفاده کنید. نسخه پولی این برنامه 5 دلار هزینه دارد اما توسط سایت‌های دانلود نرم افزار ایرانی می‌توانید نسخه کرک شده آن را دانلود کنید.

 

 

دانلود DroidCam، نصب و راه اندازی

• برای نسخه اندروید از طریق پلی استور DroidCam را روی گوشی نصب کنید. (گوشی شما باید از Android 5.0 یا بالاتر استفاده کند. برای بررسی ، به تنظیمات> درباره تلفن> نسخه Android بروید).
• سپس برای نصب برنامه روی ویندوز، وارد سایت Dev47Apps.com شوید و نسخه ویندوز این برنامه را نصب کنید. (نکته: حین باز کردن برنامه روی گوشی برای اولین بار، دسترسی به دوربین گوشی را با انتخاب گزینه Allow مجاز کنید)

 

روش اول: اتصال با وایفای

• برنامه را روی ویندوز با انتخاب دکمه DroidCam Client اجرا کنید. سه گزینه به شما نشان می‌دهد. اولین روش استفاده از وایفای هست که باید هر دو دستگاه به یک شبکه وایفای متصل باشند.

 

 

• سپس برنامه را روی گوشی باز کنید و IP نوشته شده در نسخه برنامه گوشی را در کادر مشخص شده در برنامه داخل سیستم وارد کنید. سپس دکمه Start را بزنید.

 

 

با این کار دوربین گوشی به کامپیوتر منتقل می‌شود و شما شاهد تصویر زنده روی ویندوز هستید.

 

روش دوم: اتصال با کابل USB

تبدیل گوشی به وب‌کم با کابل USB بهترین روش برای استفاده از دوربین گوشی به عنوان وب‌کم است. ابتدا باید USB Debugging را فعال کنید تا سیستم بتواند سخت افزار تلفن شما را کنترل کند. بنابراین مراحل زیر را قدم به قدم برای گوشی انجام دهید:

•  وارد Setting شوید. 
•  About phone را از انتهای لیست تنظیمات انتخاب کنید

 

 

•  Software information را انتخاب کنید و قسمت Build number را پیدا کرده و هفت مرتبه روی آن ضربه کنید.

 

 

•  مجدد وارد قسمت Setting شوید و به سمت انتهای لیست اسکرول کنید تا گزینه جدید Developer option برای شما مشاهده شود. آن را انتخاب کنید.

 

 

•  گزینه USB Debugging را پیدا کرده و آن را روشن کنید (پیامی برای اجازه فعال شدن به اسم "Allow USB Debugging " ظاهر می‌شود که باید OK را انتخاب کنید)

 

 

• بعد از انجام این مراحل از تنظیمات خارج شوید. روی ویندوز وارد گوگل شوید و درایور USB مدل گوشیتان را از گوگل پیدا کنید. (برای نصب درایو USB مخصوص گوشی های شیائومی وارد این لینک شوید و به سمت پایین اسکرول کرده و از جدول "Xiaomi USB Drivers for Windows Download" آن را دانلود کنید. همچنین برای گوشی های سامسونگ از این لینک می توانید استفاده کنید.)
• بعد از نصب درایور، گوشی را توسط کابل USB به سیستم متصل کنید سپس برنامه را روی ویندوز اجرا کنید و سپس آیکون اتصال از طریق کابل USB را انتخاب کنید همزمان برنامه را در گوشی باز کنید و دکمه آپدیت را بزنید تا گوشی شما را شناسایی کند. بعد از شناسایی پیام دسترسی روی گوشی برای شما ظاهر می‌شود گزینه OK را انتخاب کنید تیک Always را انتخاب کنید تا برای همیشه به صورت خودکار اتصال برقرار شود.

 

 

• با زدن آیکون آپدیت اسم مدل گوشی شما روی ویندوز نشان داده می شود سپس گزینه Start را بزنید. برای استفاده روی برنامه هایی مثل اسکایپ، اسکای روم، زوم و ... وارد تنظیمات برنامه ها شوید و ورودی دوربین و میکروفون را به DroidCam و DroidCam Virtual Audio تغییر دهید.

نقد و بررسی اپل واچ SE | اولین ساعت هوشمند اپل برای بازار میان رده

محصولات کمپانی آمریکایی اپل (Apple) همواره به کیفیت خیره کننده، کارایی و در نهایت قیمت بالای خود معروف بودند؛ اما چه می‌شود اگر اپل محصولی با امکاناتی مشابه اما قیمت پایین تر تولید کند؟

شاید سوال بالا سوالی بود که به ذهن مدیران ارشد این شرکت نیز رسید و در نهایت منجر به خلق سری SE شد. سری SE، اولین بار با رونمایی از آیفون SE 2016 رونمایی شد و نشان داد که اپل هنوز هم نگاهی به بازار میان رده‌ها دارد و در هر موقع ممکن است با قدرت به این بازار وارد شود. اما تا 4 سال پس از معرفی آیفون SE دیگر هیچ خبری از این سری نشد؛ تا اینکه در سال جاری کمپانی اپل پس از معرفی iPhone SE 2020 از مدلی میان رده از ساعت‌های خود با نام اپل واچ SE رونمایی کرد. این ساعت همزمان با اپل واچ 6 رونمایی شد و به عبارتی میتوان گفت که Apple watch SE، نمونه تضعیف شده و اقتصادی اپل واچ 6 می‌باشد. با رسیدن این محصول به ایران، ما در تیم تحریریه فروشگاه اینترنتی هدف تصمیم گرفتیم که همچون همیشه نقد و بررسی جامعی از این محصول دوست داشتنی را خدمت شما ارائه دهیم؛ پس در ادامه با ما در نقد و بررسی اپل واچ SE همراه باشید.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند اپل واچ SE : مقدمه

 

 

ساعت‌ها از زمان‌های قدیم تا به امروز از اهمیت بالایی در زندگی انسان‌ها برخوردار بوده‌اند. با همه گیر شدن تلفن‌های همراه میتوان گفت از اهمیت این ابزار پوشیدنی کمی کاسته شد، اما این وسیله کاربردی نیز از پیشرفت تکنولوژی عقب نماند و با آغاز نسل هوشمندسازی، ساعت‌ها نیز ارتقا یافتند و با ویژگی‌های جدید و جذاب، جایگاه سابق خود را باز یافتند. ساعت‌های جدید که با نام ساعت هوشمند (Smart Watch) شناخته می‌شوند دیگر تنها برای مشاهده زمان کاربرد ندارند بلکه با استفاده از آن‌ها می‌توانید وضعیت آب و هوا را چک کنید، به تماس‌ها و پیامک‌ها پاسخ دهید، به شنیدن موسیقی بپردازید، و هزاران امکانات دیگر که شما با شناخت آن‌ها حتما شگفت زده خواهید شد.

این محصولات جدید، برای کاهش نیاز فرد به استفاده دائم از تلفن همراه و تحریک او به فعالیت های بدنی بیشتر تولید و روانه بازار شده‌اند. امروزه شرکت‌های زیادی از جمله سامسونگ (Samsung)، اپل (Apple)، گارمین (Garmin)، شیائومی (Xiaomi) و... اقدام به تولید دستبند و ساعت های هوشمند می کنند. ساعت هوشمند اپل واچ SE، اولین نماینده میان رده اپل برای رقابت در این بازار است؛ جایی که در آن رقبایی همچون گلکسی واچ 3 از کمپانی سامسونگ و برادر بزرگترش یعنی Apple Watch 6، پیشتازی می‌کنند.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند اپل واچ SE : طراحی، ظاهر و نمایشگر

 

 

همچون تمامی ساعت‌های هوشمندِ مطرح در بازار، اپل واچ SE نیز در دو سایز مختلف عرضه می‌شود. نسخه کوچکتر 40 میلی متر طول دارد و نسخه بزرگتر با کمی افزایش، 44 میلی متر از فضای روی مچ دست شما را اشغال خواهد کرد. این ساعت میان رده در 3 رنگ مختلف عرضه می‌شود که این رنگ‌ها عباتند از : نقره‌ای، طلایی و در نهایت مشکی مات (Space gray). در ادامه می‌توانید ابعاد دقیق فریم هر دو سایز مختلف این ساعت هوشمند را مشاهده نمایید که مسلما معیار مهمی برای خرید ساعت هوشمند اپل واچ SE باشد.

1. نسخه 44 میلی متری : 44x38x10.5 mm
2. نسخه 40 میلی متری : 40x34x10.5 mm

زبان طراحی ساعت‌های هوشمند اپل مدت زمان زیادیست که دچار تغییر نشده و این موضوع در رابطه با اپل واچ SE نیز مورد تایید است. فریم آلومینیومی به کار رفته در ساعت هوشمند Apple Watch SE همچون همیشه جلای خاصی به این گجت هوشمند داده است و دکمه اپل واچ نیز در جای همیشگی خود قرار دارد.

نمایشگر تمام صفحه ساعت‌های هوشمند اپل همواره یکی از برگ برنده‌های این شرکت در مقابل رقیبانش بوده است. این نمایشگر کم حاشیه در اپل واچ SE بر بستری از پنل OLED ایجاد شده که در نهایت موجب ساخت نمایشگرهای فوق العاده باکیفیت Retina LTPO OLED شده است. این نمایشگر در نسخه 40 میلی متری کیفیتی معادل 368x448 پیکسل ارائه می‌دهد که در نسخه بزرگتر با افزایشی محسوس به مقدار 368x448 پیکسل می‌رسد. این نمایشگر روشنایی 1000 نیتی (Nit) ارائه می‌دهد که با این حساب می‌توان گفت که صفحه نمایش اپل واچ SE، حتی در زیر تابش مستقیم خورشید نیز قابل مشاهده است.

در آخرین بخش از بررسی طراحی اپل واچ SE به بند این ساعت هوشمند می‌رسیم. همچون مدل‌های قبلی، بند ساعت هوشمند Apple Watch SE نیز قابل جداسازی بوده و شما می‌توانید در هر لحظه با خرید یک بند جدید، بند فابریک ساعت خود را تعویض نمایید. البته همزمان با معرفی این ساعت هوشمند، اپل از بندهای سولو لوپ (Solo Loop) نیز رونمایی کرد که در این بندها دیگر خبری از قفل قلابی و یا گیره‌ای نیست؛ بلکه شما باید بندی را تهیه نمایید که با سایز مچ شما هماهنگ باشد. مسلما این یکپارچکی بند و طرح‌های زیبای بندهای سولو لوپ می‌تواند جذابیت ساعت شما را دوچندان نماید.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند اپل واچ SE : سخت افزار، نرم افزار و رابط کاربری

 

 

سخت افزار یه کار رفته در اپل واچ SE، شباهت بسیاری به سخت افزارهای موجود در Apple Watch 5 دارد. پردازنده و نمایشگر به کار رفته در اپل واچ SE دقیقا همان پردازنده و مانیتور به کار رفته در نسل قبل می‌باشد و به همین خاطر این ساعت هوشمند اپل فاقد قابلیت نمایشگر همیشه روشن (always on display) می‌باشد. این اتفاق را می‌توان به نوعی خوب و به شکلی دیگر از نقاط ضعف دانست؛ چراکه برای ساعتی با قیمت بیشتر از 250 دلار، عدم بهره مندی از قابلیت نمایشگر همیشه روشن یک ضعف محسوب می‌شود، اما از طرفی دیگر این اتفاق موجب شده تا ماندگاری باتری اپل واچ SE کمی بیشتر از نسل پیشین باشد.

کمپانی اپل در Applw Watch SE از پردازنده Apple S5 در کنار 1 گیگابایت حافظه RAM بهره گیری کرده است که همین موضوع موجب شده این ساعت میان رده بسیار رسپانسیو بوده و بدون کوچکترین تاخیر و لَگ، دستورات کاربر را اجرا نماید. یکی از نکات جذاب درباره اپل واچ SE به حافظه داخلی 32 گیگابایتی این ساعت برمی‌گردد که با استفاده از آن می‌توانید حجم زیادی از موزیک‌های مورد علاقه خود را به همراه داشته باشید و در هر لحظه بتوانید آن‌ها را بشنوید.

این ساعت دوست داشتنی و خوش قیمت با سیستم عامل WatchOS 7.0 عرضه شد، اما در مدت زمان کوتاهی که وارد بازار شده است یک آپدیت جدید دریافت کرده و با اولین اتصال اپل واچ SE به آیفون شما، سیستم عامل ساعت به نسخه 7.1 بروزرسانی خواهد شد. در ابتدای بررسی رابط کاربری این ساعت باید اشاره کنیم که ساعت‌های کمپانی اپل از جمله Apple watch SE تنها با موبایل‌های آیفون قابلیت همگام سازی دارند و اگر در حال حاظر شما کاربر اندروید هستید؛ بهتر است پیش از خرید اپل واچ SE، به فکر خرید آیفون جدید باشید.

اپل واچ SE به دلیل بهره مندی از سیستم عامل WatchOS 7 به طور پیش فرض از بسیاری از قابلیت‌های جدید ساعت‌های هوشمند اپل پشتیبانی می‌کند. سیستم فوق پیشرفته پایش خواب، اپلیکیشن جدید شستشوی دست و سیستم پایش ورزش جدید، همگی از قابلیت‌های سیستم عامل جدید هستند. همان طور که حدس می‌زنید اپلیکیشن جدید که برای شستشوی بهتر دست‌ها در اپل واچ SE قرار گرفته به منظور پیشگیری از ابتلای کاربر به ویروس کرونا می‌باشد. این اپلیکیشن به صورت منظم شما را به شستشوی دست‌هایتان دعوت می‌کند و در زمانی که در حال شستن‌ دست‌های خود هستید، به صورت خودکار از حرکت مچ دست شما متوجه شروع شستشوی دست‌ها شده و یک تایمر 25 ثانیه‌ای را به شما نشان می‌دهد. حتما متعجب خواهید شد اگر بدانید که این ساعت هوشمند پس از گذشت 25 ثانیه به شما خواهد گفت که کدام قسمت از دست‌هایتان را به خوبی نشسته اید و در ادامه راهکارهایی برای شستشوی بهتر را به شما ارائه خواهد کرد.

 

 

خوب است بدانید که ساعت‌های هوشمند اپل از بزرگترین فروشگاه نرم افزارهای همراه جهان بهره می‌برند. برخلاف سیستم عامل تایزنِ سامسونگ، اپ گالریِ هوآوی و... که هیچ کدام از کتابخانه قدرتمندی بهره نمی‌برند، شما می‌توانید با مراجعه به فروشگاه اپلیکیشن‌های اسمارت واچ اپل تقریبا تمامی نرم افزارهای مورد نیاز خود را دانلود نمایید. با استفاده از این بانک نرم افزاری می‌توانید به صورت آنلاین به شنیدن موزیک بپردازید، مسیریابی کنید، به تماس‌ها و پیامک هایتان پاسخ دهید و مهم تر از همه اینکه می‌توانید ابزارهای هوشمند منزل خود را مدیریت کنید. چه چیزی می‌تواند جذاب تر از بازکردن درب پارکینگ و یا خاموش و روشن کردن چراغ‌های خانه، آن هم تنها با استفاده از ساعت هوشمند شما باشد؟

در نهایت شما با خرید اپل واچ SE به بانک عظیمی از واچ فیس‌ها (تصاویر زمینه) دسترسی خواهید داشت. تمامی واچ فیس‌ها در سیتم عامل WatchOS 7 قابل شخصی سازی هستند و شما حتی می‌توانید از تصاویر موجود در گالری موبایل خود به عنوان واچ فیس استفاده نمایید. می‌توان گفت که نسخه LTE ساعت‌های هوشمند جدید، عملا موبایلی بر روی مچ دست شما هستند!

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند اپل واچ SE : سیستم پایش سلامتی، ورزش و استراحت

 

 

به جز استفاده از پردازنده‌های نسل قبل، اپل تغییراتی نیز در سنسورهای موجود در اپل واچ SE ایجاد کرده که همین موضوع سبب کاهش قیمت آن شده است. اولین تغییر، حذف سنسور SpO2 می‌باشد که وظیفه آن بررسی مقدار اکسیژن خون است. تغییر دوم، حذف سنسور ECG از این ساعت هوشمند است. این سنسور که اصطلاحا به سنسور الکتریکی ضربان قلب نیز معروف است؛ قادر به سنجش ریتم ضربان و تغییرات ناگهانی آن بود. این سنسور می‌توانست داده‌هایی همچون نوار قلب ایجاد کند و تغییرات ناگهانی آن را از طریق ویبره ساعت گزارش دهد که متاسفانه برای پایین آوردن هزینه ساعت، حذف شده است.

به لطف سیستم عامل جدید، اپل واچ SE همچنان بسیاری از قابلیت‌های کلیدی پایش ورزش و سلامتی را به همراه دارد. علاوه بر این که ساعت جدید از GPS داخلی بهره می‌برد، به گلوناس (Glonass) نیز مجهز شده است. گلوناس نام ماهواره اختصاصی اپل برای رهگیری موقعیت مکانی کاربر می‌باشد که همچنان در حال توسعه است و موجب می‌شود که سیستم مکان یابی ساعت بسیار دقیق تر از قبل کار کند. علاوه بر این Apple Watch SE از گواهینامه 5 ATM نیز بهره می‌برد که موجب می‌شود بتوانید از این ساعت هوشمند در عمق 50 متری زیر آب نیز استفاده کنید. بر این اساس ورزش‌هایی همچون شنا، غواصی، پیاده روی، دوچرخه سواری، یوگا، ورزش‌های بدنسازی مقاومتی و... به وسیله این ساعت هوشمند قابل رهگیری خودکار هستند.

سیستم رهگیری خواب در واچ اُ اس 7 پیشرفت چشمگیری به خود دیده است. اکنون با استفاده از سیستم پایش خواب به کار رفته در اپل واچ SE قادر خواهید بود تا مدت زمان خواب، مقدار خواب عمیق و سبک، حرکات خود در خواب (مانند پهلو به پهلو شدن)، دفعاتی که از خواب پریده‌اید و حتی ضربان قلب خود در طول خواب را نیز مشاهده نمایید. هرچند این ویژگی بسیار جذاب است اما پیشنهاد می‌کنیم که اگر دوام باتری برای شما از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بیشتر از یک یا دوبار در هفته از آن استفاده نکنید. بر اساس نتایج به دست آمده، هر 8 ساعت رهگیری خواب نزدیک به 43 درصد از شارژ باتری شما را مصرف خواهد کرد که بر این اساس، نیمی از شارژ باتری صرف این گزینه کاربردی خواهد شد.

به خاطر داشته باشید که همه این اطلاعات تنها برای آگاهی بیشتر شما از سلامت خودتان هستند و هیچ گاه نباید به منظور دلیلی برای اتخاذ تصمیم‌‌های مهم قرار گیرند؛ پس برای حفظ سلامتی خود هم که شده، با مشاهده هرگونه اطلاعات نگران کننده در ساعت اپل واچ SE، تنها به پزشک مراجعه نمایید.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند اپل واچ SE : باتری

 

 

شاید از اینکه اپل واچ SE فاقد قابلیت نمایشگر همیشه روشن است؛ ناراحت شده باشید، اما در این بخش متوجه خواهید شد که نبود این قابلیت فوایدی هم به همراه دارد. بر اساس گفته‌های اپل این ساعت برای حداقل 18 ساعت همراه شما خواهد بود، اما بر اساس استفاده ما اپل واچ SE توانست در هر بار شارژ بین 24 تا 30 ساعت دوام بیاورد. عدم بهره مندی از سنسورهای ECG و SpO2 سبب شده تا این ساعت، دوام شارژ بسیار بیشتری نسبت به اپل واچ 6 داشته باشد. خوشبختانه مصرف باتری در زمان فعال بودن GPS کاهش یافته و به واسطه آن شما شارژ زیادی از دست نخواهید داد.

شارژ کامل اپل واچ SE نزدیک به 2 ساعت و نیم زمان خواهد برد و در صورتی که از شارژ وایرلس استفاده نمایید؛ این مقدار به 4 ساعت افزایش خواهد یافت. متاسفانه کلیه محصولات اپل در سال 2020، بدون آداپتور و کابل شارژ در جعبه عرضه شده‌اند و به همین دلیل خریداران Apple Watch SE باید آداپتور و کابل شارژ این محصول را به صورت جداگانه تهیه نمایند.

 

سخن پایانی

اپل واچ SE شاید همان ساعت هوشمندی باشد که طرفداران اپل در ایران مدت زیادیست که منتظر آن هستند. قیمت Apple Watch SE، در کنار قابلیت‌های بسیاری همچون نمایشگر فوق‌العاده باکیفیت، طراحی زیبا، GPS داخلی، باتری بادوام، 32 گیگابایت حافظه داخلی و... همگی دلیلی بر این هستند که با یک ساعت هوشمند بسیار کاربردی رو به رو هستیم. اگر از طرفداران ساعت‌های با فریم مربعی و نمایشگرهای تمام صفحه هستید؛ مطمئن باشید که هیچ ساعتی همچون اپل‌ واچ‌های این کمپانی آمریکایی نمیتواند رضایت شما را کسب کند. با خرید این ساعت هوشمند، علاوه بر این‌ که به استایل شخصی خود رنگ و بویی جدید میبخشید، همواره سلامت خود را زیر نظر خواهید داشت و می‌توانید شرایط بدنی خود را بهبود ببخشید.

اگر با مطالعه این نقد و بررسی همچنان سوالاتی در ذهن دارید که انتخاب و خرید را برای شما سخت کرده است، می‌توانید با ارسال سوالات خود در بخش ارسال نظرات، پاسخ خود را در کمترین زمان ممکن دریافت نمایید.

 

نقاط قوت :

• طراحی چشم نواز
• تنوع بسیار بالا از اپلیکیشن‌های کاربردی
• سخت افزار باکیفیت
• سنسورهایی با دقت و حساسیت بالا
• دوام مناسب باتری

 

نقاط ضعف :

• حساسیت بالای نمایشگر نسبت به خراشیدگی
• استفاده از پردازنده نسل قبل
• عدم بهره مندی از قابلیت نمایشگر همیشه روشن (Always-on display)

 

منبع: فروشگاه اینترنتی هدف

نقد و بررسی ایکس باکس وان X

با داغ شدن‌ بازار بازی‌های کامپیوتری، کم کم توجه غول‌های تکنولوژی به این بازار جلب شد و برندهای قدیمی و با اصالت توانستند به سرعت سهمی از بازار را به دست آورند. شرکت‌هایی همچون سونی و مایکروسافت امروزه بیش از 95 درصد کنسول‌های بازار را تولید می‌کنند و با تولیدات خود نسل تکنولوژی‌ کنسول‌هارو جابه‌جا می‌کنند. نسل هشتم کنسول‌ها با ارائه کنسول پلی استیشن 4 شروع شد و مایکروسافت با کمی تاخیر از کنسول Xbox One خود رونمایی کرد. نسل هشتم را می‌توان انقلاب گیمینگ در کنسول‌های بازی دانست؛ که از سال 2013 شروع شد و در سال 2020 به پایان رسید. امروز در فروشگاه اینترنتی هدف می‌خواهیم نگاهی کامل به نسل هشتم کنسول‌های مایکروسافت داشته باشیم؛ که به نام سری One شناخته می‌شود. نسل هشتم کنسول‌های مایکروسافت از چهار عضو تشکیل شده‌است که به ترتیب انتشار عبارتند از :

• Xbox one |2013
• Xbox one S|2016
• Xbox one X |2017
• Xbox one S All-digital Edition|2019

در ادامه‌ی این بررسی می‌توانید به شناخت کاملی از انواع نسخه‌های ایکس باکس وان دست یابید که خرید کنسول را بسیار برای شما راحت‌تر خواهد کرد.

 

طراحی، ظاهر و پورت‌ها

 

 

برخلاف سونی که ظاهر کنسول‌های خود را در نسل 8 تغییر بسیاری نداد؛ اما مایکروسافت در طی این نسل هر کنسول خود را با ظاهر متفاوتی عرضه کرد. نسخه پایه ایکس باکس وان در سال 2013 با ابعادی معادل 78 × 274 × 332 میلی‌متر عرضه شد و ظاهری بسیار شبیه به Xbox 360 داشت. این کنسول 3.5 کیلوگرم وزن داشت و در دو رنگ سفید و مشکی عرضه شد. ایکس باکس وان از 3 پورت USB بهره می‌برد و تنها کنسول نسل هشتمی مایکروسافت است که به صورت مستقیم از کینکت پشتیبانی می‌کند. در نسخه خاصی از این کنسول، کینکت در درون جعبه موجود بوده و با استفاده از آن قادر به استفاده از دستورات صوتی حرکتی خواهید بود. این کنسول خروجی تصویر HDMI را ارائه می‌دهد و به بلوتوث، شبکه بی‌سیم و همینطور پورت Lan مجهز شده است. سه سال پس از عرضه نسخه پایه، نسخه جدیدی از خانواده Xbox one معرفی شد که ایکس باکس وان S نام داشت. این کنسول با اینکه از قدرت سخت افزاری بیشتری بهره می‌برد اما کوچک تر شده بود و در ابعادی معادل 64 × 230 × 295 میلی‌متر عرضه شد. وزن کنسول نیز کاهش یافته بود و نزدیک به 2.9 کیلوگرم وزن داشت. نکته جالبی که درباره Xbox One S وجود دارد این است که همه فکر می‌کنند که این کنسول تنها با رنگ سفید عرضه شده؛ اما اینطور نیست. سیاست مایکروسافت در زمان عرضه این کنسول به این شکل بود که باندل‌های ایکس باکس وان S با رنگ مشکی و نسخه معمولی این کنسول با رنگ سفید عرضه شود. در توضیح باندل باید گفت که باندل‌ها نسخه‌ای از کنسول هستند که به همراهی یک بازی خاص منتشر می‌شوند و علاوه بر برخورداری از آن بازی خاص، از طراحی متفاوتی نیز بهره مند هستند. برخی از باندل‌های ایکس باکس وان S که با رنگ مشکی عرضه شده‌اند عباتند از :

• باندل Star Wars: Jedi Fallen Order
• باندل Fortnite Battle Royale Special Edition
• باندل NBA 2K19

و بسیاری از باندل‌های دیگر که می‌توانید با خرید آن‌ها با یک تیر، دو نشان بزنید.

 

 

ایکس باکس وان S همانند نسخه پایه به سه پورت USB مجهز شده، از شبکه بی‌سیم و خروجی Lan بهره می‌برد اما یک تفاوت بزرگ با نسخه پیشین دارد. فروش بسیار کم کینکت و عصبانیت مشتریان از پرداخت هزینه اضافی به خاطر قرار گرفتن کینکت در جعبه کنسول باعث شده بود تا مایکروسافت از پیشرفت کینکت ناامید شود و بپذیرد که مردم علاقه‌ای به این محصول ندارند. این مسئله باعث شد تا خروجی کینکت به طور کلی از کنسول جدید حذف شود و علاوه بر آن دیگر کینکت درون جعبه قرار نگیرد؛ بلکه علاقه مندان به این محصول می‌توانستند به صورت جداگانه با خرید کینکت و یک مبدل همچنان از این محصول مایکروسافت استفاده کنند. بد نیست بدانید که این تصمیم مایکروسافت فوق العاده در فروش Xbox One S تاثیر گذاشت و باعث شد که قیمت کنسول جدید، نسبت به نسخه پایه 149 دلار کمتر باشد. اما این همه چیز نبود، چراکه در سال 2019 نسخه جدیدی از ایکس باکس وان S منتشر شد که بدون درایو نوری بود و به آن All-Digital می‌گویند. نسخه دیجیتالی ایکس باکس وان S در همه موارد با نسخه اصلی برابری می‌کند و تنها در دو مورد تفاوت دارد. حذف درایو نوری سبب شد که وزن دستگاه کاهش یافته و مهم تر از آن، قیمت کنسول نیز کاهش چشم‌گیری را تجربه کند. این دو مورد در کنار هم سبب شدند که Xbox One All-digital به سبک ترین و ارزانترین کنسول خانواده سری One مایکروسافت تبدیل شود.

 

 

ایکس باکس وان X بزرگترین عضو خانواده One محسوب می‌شود. این کنسول از هر نظر نسبت به برادران کوچکتر خود بهتر بوده و برای رقابت با Play Station 4 Pro عرضه شده است. Xbox One X در ابعادی معادل 61 × 241 × 299 میلی ‌متر تولیده شده است و با وزنی معادل 3.8 کیلوگرم، سنگین ترین کنسول سری وان محسوب می‌شود. این کنسول نیز همچون ایکس باکس وان S فاقد کینکت بوده که نشان از ناامیدی کامل مایکروسافت از کینکت دارد. ظاهر این کنسول بسیار شبیه به نسخه دیجیتال Xbox One S می‌باشد و تنها در رنگ مشکی طراحی و تولید شده است.

در پایان این قسمت بد نیست اشاره کنیم که تنها کنسول Xbox One S و Xbox One X قادر به قرارگیری عمودی هستند و در جعبه هر دو کنسول یک پایه برای این منظور قرار گرفته است.

 

سخت افزار و توان پردازشی

برای اینکه بتوانیم راحت‌تر این سه کنسول را مقایسه کنیم؛ ترجیحا جدولی آماده شده که با استفاده از آن می‌توانید تمامی مشخصات سخت افزاری هر کنسول را مشاهده نمایید. در ادامه نگاهی به تمامی اجزای کلیدی هر کنسول خواهیم داشت؛ که مجموع آن‌ها توان پردازشی هر کنسول را معرفی خواهد کرد.

 

CPU	8 core, AMD custom CPU@ 1.75GHz	8 core, AMD custom CPU @ 1.75GHz	8 core x86 CPU @ 2.3GHz
GPU	AMD GCN GPU@ 853Mhz wl 12 compute units	AMD GCN GPU@ 914Mhz wl 12 compute units	AMD GCN GPU@ 1,172Mhz wl 40 compute units
Weight	7.8 lbs	6.4 lbs	8.4 lbs
Memory	8 GB DDR3 32MB ESRAM	8 GB DDR3 32MB ESRAM	12 GB GDDR5
Memory bus	256-bit	256-bit	384-bit
Memory bandwidth	68GB/s 204GB/s	68GB/s 219GB/s	326GB/s
Storage	1TB/500GB 2.5 inch HDD	1TB/500GB 2.5 inch HDD	1TB 2.5 inch HDD

 

 

CPU : همچون سونی، مایکروسافت هم از پردازنده‌های AMD در کنسول‌های خود اسفاده می‌کند. این پردازنده‌ها اختصاصی بوده و منحصرا برای کنسول‌ها تولید می‌شوند. علاوه بر این هر شرکت تغییراتی نیز در ساختار و نحوه عملکرد پردازنده‌ها ایجاد می‌کند که استفاده از کلمه “Custom” در نام پردازنده‌ها به همین دلیل است. پردازنده‌های به کار رفته در خانواده ایکس باکس وان از سری جگوار هستند و تماما 8 هسته پردازشی دارند. همانطور که در جدول نیز مشخص شده، نسخه پایه و نسخه S به یک پردازنده مشابه با فرکانس کاری 1.75 گیگاهرتز مجهز شده‌اند، درحالی که Xbox One X از پردازنده‌ای قوی‌تر با فرکانس کاری 2.3 گیگاهرتز بهره می‌برد.

GPU : منظور از GPU، واحد پردازش‌های گرافیکی است که کدهای نوشته شده به وسیله بازی‌سازان را به دستور CPU با مکانیزم‌های گرافیکی طراحان بازی مخلوط کرده و در نهایت تصویری را می‌سازد که شما بر روی مانیتور مشاهده می‌نمایید. گرافیک به کار رفته در هر 3 نسخه با یکدیگر تفاوت‌های اساسی دارند و با توجه به سال انتشار پیشرفت‌های قابل توجهی داشته‌اند. نسخه پایه از گرافیک مجتمع GCN شرکت AMD بهره می‌برد که 12 هسته محاسباتی دارد و فرکانس کاری آن بر روی 853 مگاهرتز تنظیم شده است. همین پردازنده گرافیکی بر روی Xbox One S نیز مورد استفاده قرار گرفته اما در آن فرکانس کاری افزایش یافته و به عدد 914 مگاهرتز رسیده است. اما در غول مایکروسافت از یک هسته گرافیکی اختصاصی و شخصی سازی شده (Custom) استفاده شده است که فرکانسی معادل 1172 مگاهرتز ارائه می‌دهد و به 40 هسته محاسباتی مجهز شده است! اگر بخواهیم کمی تخصصی تر برای علاقه مندان به کنسول‌های بازی حرف بزنیم، باید به شما بگوییم که این پردازنده گرافیکی پرفورمنس 6 ترافلاپسی را برای شما به ارمغان خواهد آورد که حتی PS4 Pro نیز قادر به ارائه آن نیست.

 

 

RAM : متاسفانه مایکروسافت از رم‌های مناسبی بر روی نسخه‌های پایه سری One استفاده نکرده و Xbox One در کنار برادر بزرگتر خود یعنی Xbox One S از 8 گیگابایت حافظه رم با کلاس DDR3 استفاده می‌کنند. همین مسئله باعث شده تا این دو کنسول در اجرای بازی‌های پس از سال 2017 مقداری با مشکل روبه‌رو شوند و خریداران این دو کنسول مجبور به تحمل لودینگ‌های (Loading)‌ طولانی مدت باشند. اما همچون سایر موارد، ایکس باکس وان ایکس داستانی کاملا متفاوت دارد. استفاده از 12 گیگابایت حافظه رم با کلاس DDR5 موجب شده تا این کنسول نه تنها در اجرای بازی‌های زمان خود با مشکلی رو به رو نباشد؛ بلکه می‌توان انتظار داشت که بتواند حتی با کنسول‌های نسل 9 نیز رقابت کند.

حافظه داخلی : پیش از هرچیز لازم است بدانید که مایکروسافت اصلا در نسل هشتم خود از حافظه‌های SSD استفاده نکرده و تمامی مواردی که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم از نوع HDD یا دیسک سخت هستند.

• Xbox One : 500Gb | 1Tb
• Xbox One S : 500Gb | 1Tb |2Tb
• Xbox One X : 1Tb

تمامی نسخه‌های خانواده One مایکروسافت از اتصال هارد اکسترنال پشتیبانی می‌کنند که می‌تواند برای بسیاری از کاربران مورد توجه باشد.

در پایان این بخش به بررسی کیفیت تصاویر خروجی از هر کنسول خواهیم پرداخت. از آنجا که تمامی کنسول‌های نسل 8 مایکروسافت قادر به پخش DVD بلوری بودند، ما در هر کنسول کیفیت تصاویر بازی را از کیفیت پخش ویدیو جدا خواهیم کرد.

متاسفانه کنسول Xbox One نه در پخش ویدئو و نه در زمان بازی قادر به پخش تصاویر 4K و حتی HDR نیست که این برای علاقه مندان به کیفیت بالای تصاویر می‌تواند بسیار آزاردهنده باشد. ایکس باکس وان S، کنسول خوش ساخت مایکروسافت این بار نیز از پس انتظارات خریداران خود برآمده و در زمان بازی کیفیت HDR و در زمان پخش فیلم، کیفیت 4K را برای کاربران به نمایش می‌گذارد. حتما پیش بینی کرده‌اید که وضعیت برای Xbox One X به چه شکل است. این کنسول با قدرت زیاد خود هم در زمان بازی و هم در زمان پخش فیلم قادر به ارائه کیفیت 4K می‌باشد و با عدم بروز کوچکترین لگ و یا تاخیر، قدرت پردازشی خود را به رخ رقیب دیرینه خود یعنی پلی استیشن می‌کشد.

 

بازی‌های انحصاری

 

 

یکی از موارد بسیار مهم که در زمان خرید کنسول باید توجه ویژه‌ای به آن داشته باشید؛ مربوط به بازی‌‌های انحصاری می‌باشد. شما هرچقدر هم که کنسول قدرتمندی داشته باشید، در صورتی که بازی موردعلاقه خود را پیدا نکنید، از آن استفاده نخواهید کرد. شاید بتوان یکی از دلایل مهم فروش بیشتر پلی استیشن 4 نسبت به Xbox One را همین موضوع دانست. کمکاری مایکروسافت در جذب شرکت‌های بازی سازی موجب شد تا استودیوهای بازی سازی بزرگ، با سونی قرارداد ببندند و کنسول‌های مایکروسافت از آن‌ها بی‌بهره باشند. علاوه بر آن مایکروسافت هنوز که هنوز است، اقدام ویژه‌ای در جهت ساخت استودیو‌های بومی خود نکرده؛ کاری که سونی از خیلی قبل بر روی آن سرمایه گذاری کرد و نتیجه آن تبدیل به استودیو سانتامونیکا شد که امروزه همه آن را به فرانچایز بسیار محبوب God Of War می‌شناسند.

درست است که مایکروسافت عناوین انحصاری بسیار محدودی دارد، اما خوشبختانه همین عناوین محدود نیز در میان رقبای خود عملکرد خوبی از خود نشان داده‌اند. گل سرسبد انحصاری‌های مایکروسافت، سری محبوب فورزا (Forza) می‌باشد. یک بازی در سبک مسابقه‌ای (Racing) که تمامی گیمرها در کیفیت بالا و گیمپلی بی نظیر آن هم نظر هستند. بازی فورزا هم اکنون در چندین سری مختلف عرضع شده که محبوبترین عناوین آن را می‌توان فورزا هورایزن و فورزا موتور اسپرت دانست.

 

 

می‌توان گفت که به غیر از فورزا تنها 2 انحصاری دیگر برای مایکروسافت و کنسول نسل هشتمی آن وجود دارد که خریداران آن می‌توانند از تجربه آن‌ها لذت ببرند. گیرز آف وار (Gears of War) و هیلو (Halo) دو عنوان داستانی مایکروسافت هستند که هر دو در سبک شوتر (تیراندازی) دسته بندی می‌شوند. حال و هوای این دو عنوان بیشتر به زمان آینده باز می‌گردد که انسان‌ها و ربات‌ها با یکدیگر ادغام شده‌اند، گلوله تفنگ‌ها به شکل نورهای قرمز و آبی هستند و گاها انسان‌ها در هوا پرواز می‌کنند.

 

امتیازات، سرویس‌ها و خدمات

 

 

تجربه تلخ مایکروسافت در تامین بازی‌های انحصاری موجب شد تا این شرکت سرویس‌های کنسول‌های نسل هشت خود را با وسواس بیشتری ارائه دهد. این مسئله باعث شد تا خریداران کنسول‌های خانواده ایکس باکس وان با قیمت کمتر، بازی‎های بیشتر و خدمات با کیفیت تری را تجربه کنند؛ مسئله‌ای که دارندگان PS4 از تجربه آن محروم هستند و یا انقدر این کار برایشان پر هزینه خواهد بود، که قید آن را می‌زنند.

پشتیبانی از بازی‌های نسل قبل یا Backward Compatibility قابلیتی است که موجب می‌شود با استفاده از آن بتوانید بازی‌های کنسول‌های پیشین را نیز بر روی کنسول نسل جدید خود استفاده کنید. به زبان ساده‌تر شما می‌توانید بازی‌های کنسول‌ Xbox 360 را نیز از طریق هارد درایو و یا درایو نوری بر روی کنسول ایکس باکس وان خود اجرا نمایید. البته باید توجه داشته باشید که با این کار بازی‌ها باکیفیت و فریم بیشتری نسبت به کنسول‌های نسل قبل اجرا خواهند شد و شما می‌توانید حتی با تجربه دوباره یک بازی قدیمی حس و حال خوب گذشته را این بار با کیفیت بالاتری تجربه کنید. بد نیست بدانید که پلی استیشن 4 یا حتی پلی استیشن 4 پرو نیز از این قابلیت بهره مند نیستند و قادر به اجرای بازی‌های کنسول PS3 نمی‌باشند.

 

 

قابلیت دیگری که نشان دهنده راهبرد مایکروسافت برای تبدیل کردن تجارت ایکس باکس به یک سرویس است، «ایکس باکس گیم پس» نام دارد. گیم پس سرویسی اشتراکی است که به گیمرها اجازه می دهد با پرداخت هزینه 10 دلاری در هر ماه، به آرشیوی شامل بیش از صد عنوان انحصاری یا شخص ثالث دسترسی داشته باشند و ضمناً برخلاف PS Now سونی، نیازی به استریم (اجرای آنلاین) بازی ها نیست و کاربر می تواند هر بازی را به صورت تمام و کمال بر روی کنسول خود دانلود کند. برای این که متوجه شوید این سرویس می‌تواند چقدر کاربردی باشد بد نیست اشاره کنیم که قیمت هر بازی در حال حاظر نزدیک به 60 دلار می‌باشد. از دیگر نکات مهم درباره سرویس گیم پس، می توان به این موضوع اشاره کرد که بازی های ایکس باکس 360 و ایکس باکس اورجینال هم جزو عناوین این آرشیو خواهند بود و مایکروسافت قصد دارد با یکپارچه سازی پلتفرم ایکس باکس خود، موفقیتی را کسب کند که شاید هیچوقت مشابه اش را در حوزه گیم ندیده باشیم.

 

سخن پایانی

 

 

کنسول‌های نسل هشتم مایکروسافت که با نام خانواده Xbox One شناخته می‌شوند، همگی کنسول‌هایی باکیفیت ساخت بالا و امکاناتی قابل توجه هستند. 4 عضو این خانواده همگی از امکاناتی انحصاری بهره می‌برند که موجب شده هر کاربر با هر سلیقه‌ای بتواند انتخاب شایسته‌ای در میان آن‌ها داشته باشد.

اگر به دنبال یک کنسول با قیمت مناسب و توان پردازشی بالا هستید و درایو نوری برای شما کاربردی نیست، قطعا Xbox One S All-Digital انتخاب مناسبی برای شماست. اگر با هزینه بیشتر مشکلی ندارید می‌توانید نسخه معمولی Xbox One S را تهیه نماید. و در نهایت اگر به دنبال این هستید که با بالاترین کیفیت ممکن و بیشترین توان پردازشی به تجربه کنسول گیمینگ بپردازید؛ قطعا ایکس باکس وان ایکس می‌تواند بهترین انتخاب شما باشد. در نهایت این شما هستید که تصمیم گیرنده خواهید بود و در میان دوئل حساس میان سونی و مایکروسافت تصمیم خواهید گرفت که در کدام سمت قرار بگیرید. در پایان اگر سوالی دارید که با خواندن این مقاله همچنان بی‌جواب مانده، می‌توانید از طریق بخش ارسال نظرات آن را با ما در میان گذاشته و در کوتاه ترین زمان ممکن پاسخ خود را دریافت نمایید. علاوه بر این همکاران ما در تیم پشتیبانی فروشگاه اینترنتی هدف همواره آماده پاسخگویی به سوالات شما کاربران عزیز می‌باشند. 

روتر چیست و چه کمکی به ما می کند؟

احتمالا برای شما هم پیش آمده که بخواهید در خانه یا محل کار سیستم‌های مختلف را با هم شبکه کرده و اینترنت را هم بین آنها تقسیم کنید. یکی از دستگاه‌هایی که برای این کار لازم دارید روتر است. اما روتر چیست، چگونه کار می‌کند و چه انواعی دارد؟

با فروشگاه اینترنتی هدف همراه باشید.

 

روتر چیست؟

 

 

اگر بخواهیم خیلی ساده به شما بگوییم روتر چیست، در مرحله اول بد نیست بدانید طراحی این دستگاه شباهت زیادی به مودم‌های اینترنت دارد. تصور کنید قرار است بین چند سیستم کامپیوتری در خانه یا محل کار اطلاعاتی تبادل شود و به اصطلاح آنها را شبکه کنید. یا نیاز است که اینترنت موجود بین دستگاه‌های کامپیوتری یا حتی گوشی‌های هوشمند تقسیم شود.

اگر فایل‌ها و اطلاعاتی که قرار است بین دستگاه‌های مختلف تبادل شود را مانند بسته‌های پستی در نظر بگیریم، هر کدام از این بسته‌ها باید به یک کدپستی مشخص ارسال شود. روتر دستگاهی است که این آدرس منحصربه‌فرد را برای هر دستگاه در نظر می‌گیرد و بعد از دریافت اطلاعات، همانند یک پستچی آن را به آدرس مورد نظر تحویل می‌دهد.

 

کاربرد روتر چیست و آیا همه ما به آن نیاز داریم؟

 

 

این روزها در هر خانه و محل کاری چندین کامپیوتر، لپ‌تاپ، گوشی هوشمند، پرینتر و... وجود دارند که باید به اینترنت متصل شوند یا برای جابجایی فایل‌ها میان آنها نیاز به ایجاد یک شبکه محلی داریم. برای اینکه انتقال همه داده‌ها سریع و بدون مشکل بین مبدا و مقصدهای مختلف انجام شود نیاز به روتر دارید. این دستگاه به عنوان یک واسط همه کارها را در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌دهد. تصور کنید اگر روتر نبود چه بلبشویی می‌شد.

بنابراین هر زمان که لازم باشد به کمک روتر دستگاه‌های مورد نظر می‌توانند به اینترنت وصل شوند و در صورت نیاز هم می‌توانند بین خودشان فایل رد و بدل کنند.

 

تفاوت روتر و مودم چیست؟

 

 

همان‌طور که اشاره کردیم روتر و مودم از نظر طراحی شباهت‌های زیادی دارند، البته مدل‌های حرفه‌ای متفاوت‌تر هستند. اما در مورد عملکرد باید بگوییم که مودم به صورت مستقیم به اینترنت وصل می‌شود و اطلاعات مورد نیاز کاربران را دریافت می‌کند. حال ممکن است هر کدام از کاربران اطلاعات متفاوتی نیاز داشته باشند، اینجاست که روتر بر اساس آدرس‌های یکتای موجود در شبکه، اطلاعات و داده‌های دریافتی را دقیقا به کاربر مورد نظر تحویل می‌دهد. تمام این اتفاقات در چند ثانیه و خیلی سریع اتفاق می‌افتد.

ولی نکته مهم اینجاست که بیشتر مودم‌های امروزی روتر داخلی دارند و تا حد می‌توانند پاسخگوی نیاز کاربران باشند. ولی اگر تعداد کاربران و کیفیت شبکه مورد نیاز بیشتر باشد، بدون شک به روترهای حرفه‌ای نیاز دارید.

 

انواع روتر

روترها هم مانند مودم‌ها دارای دو نوع باسیم و بی‌سیم هستند. در مدل باسیم شما فقط می‌توانید از کابل شبکه و پورت‌ها LAN استفاده کنید. ولی در مدل بی‌سیم امکان استفاده از از شبکه وای‌فای به کمک آنتن‌های داخلی یا خارجی روی دستگاه فراهم شده است.

نوع دیگری از تقسیم بندی انواع روتر شامل حالت زیر می‌شود:

• روتر سخت‌افزاری: در واقع این مدل همان‌چیزی است که تا اینجا درباره آن صحبت کردیم و گفتیم طراحی آن شباهت زیادی به مودم دارد و می‌توانید به عنوان یک سخت‌افزار از آن استفاده کنید.
• روتر نرم‌افزاری: از نظر عملکرد این مدل با نمونه سخت‌افزاری تفاوتی ندارد و در واقع هر دو یک کار را انجام می‌دهند. تنها تفاوت اینجاست که دیگر سخت‌افزاری وجود ندارد و کارهای لازم به صورت نرم‌افزاری بین سرویس‌دهنده‌های مختلف انجام می‌شود.

 

جمع‌بندی

اگر قصد دارید در خانه یا دفتر کار یک شبکه محلی درست کرده یا می‌خواهید اینترنت را بین دستگاه‌های مختلف به اشتراک بگذارید، در کنار مودم به یک یا چند روتر نیاز خواهید داشت. زمانی که چند سیستم کامپیوتری با هم شبکه‌ای را درست کنند، نیاز است تا اطلاعات دریافت شده از اینترنت یا اطلاعات موجود روی این سیستم‌ها بین یکدیگر به اشتراک گذاشته شوند، اینجاست که روتر به کمک شما می‌آید.

روتر کمک می‌کند تا با تعیین یک آدرس منحصربه‌فرد (IP)، داده‌ها به صورت درست و بدون مشکل به هر کدام از سیستم‌ها برسد. خرید این دستگاه نیازمند داشتن اطلاعات کافی است که در این مطلب درباره تعریف و کاربرد روتر و انواع آن حرف زدیم و از تفاوت این دستگاه با مودم گفتیم.

نقد و بررسی ساعت هوشمند گلکسی واچ 3 سامسونگ | Samsung Galaxy Watch 3

تقریبا دو ماه از مراسم Unpacked The Samsung 2020 می‌گذرد و اکنون ساعت هوشمند گلکسی واچ 3 وارد بازار ایران شده است. پس از این که در گزارشی مجزا به «معرفی محصولات جدید مراسم آنپکد 2020» پرداختیم؛ اکنون بستری فراهم شده که نگاهی دقیق به جدیدترین ساعت هوشمند سامسونگ داشته باشیم. ساعت هوشمند Galaxy Watch 3 با نمایشگر دایره‌ای شکل کلاسیک و فریم استیل خود بیشتر از هر زمان دیگری شما را به یاد معماری خاص ساعت‌های اولیه سامسونگ خواهد انداخت. آخرین ساخته‌ی سامسونگ دوباره نشان مخصوص خود را به همراه دارد و سامسونگ حلقه چرخان را دوباره به سری گلکسی واچ برگردانده است. چه خبری بهتر از این می‌تواند علاقه مندان به برند سامسونگ را متقاعد به خرید ساعت جدید کند؟

در ادامه با نگاهی دقیق به بررسی تمامی ابعاد و جزئیات گجت هوشمند سامسونگ خواهیم پرداخت؛ پس با ما در نقد و بررسی گلکسی واچ 3 در فروشگاه اینترنتی هدف همراه باشید.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند Galaxy Watch 3 : مقدمه

 

 

ساعت‌ها از زمان‌های قدیم تا به امروز از اهمیت بالایی در زندگی انسان‌ها برخوردار بوده‌اند. با همه گیر شدن تلفن‌های همراه میتوان گفت از اهمیت این ابزار پوشیدنی کمی کاسته شد اما این وسیله کاربردی نیز از پیشرفت تکنولوژی عقب نماند و با آغاز نسل هوشمندسازی، ساعت‌ها نیز ارتقا یافتند و با ویژگی‌های جدید و جذاب، جایگاه سابق خود را باز یافتند. ساعت‌های جدید که با نام ساعت هوشمند (Smart Watch) شناخته می‌شوند دیگر تنها برای مشاهده زمان کاربرد ندارند بلکه با استفاده از آن‌ها می‌توان وضعیت آب و هوا را چک کنید، به تماس‌ها و پیامک‌ها پاسخ دهید، به شنیدن موسیقی بپردازید، و هزاران امکانات دیگر که شما با شناخت آن‌ها حتما شگفت زده خواهید شد.

این محصولات جدید، برای کاهش نیاز فرد به استفاده دائم از تلفن همراه و تحریک او به فعالیت های بدنی بیشتر تولید و روانه بازار شده‌اند. امروزه شرکت‌های زیادی از جمله سامسونگ (Samsung)، هوآوی (Huawei)، اپل (Apple) شیائومی (Xiaomi) و... اقدام به تولید دستبند و ساعت های هوشمند می کنند. ساعت هوشمند Galaxy Watch 3، پرچمدار جدید سامسونگ برای رقابت در بازار ساعت‌های هوشمند است؛ جایی که در آن رقبایی همچون اپل واچ 6 از کمپانی اپل، ساعت‌های گارمین و... در آن پیشتازی می‌کنند.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند Galaxy Watch 3 : طراحی، معماری و ابعاد

 

 

پیش از آغاز این بخش لازم است اشاره کنیم که گلکسی واچ 3 در دو سایز مختلف تولید و روانه بازار شده است. قطر فریم ساعت بزرگ‌تر 45 میلی متر می‌باشد که این مقدار در نسخه کوچک‌تر به 41 میلی متر کاهش یافته است. اصطلاحا در بازار دیده می‌شود که نسخه کوچک‌تر را مخصوص بانوان اعلام می‌کنند؛ که این حرف دارای اعتبار زیادی نیست. بر اساس گفته‌های سامسونگ، تنها دلیل این تفاوت در علایق کاربران است؛ چرا که ممکن است برخی فریم بزرگ دوست داشته باشند و برخی دیگر نیز فریم کوچک را ترجیح بدهند. بد نیست بدانید که بر اساس گفته‌های فعالان عرصه مُد و فشن هم دسته بندی ابعاد ساعت‌ بر اساس سایز مچ کاربر و علاقه او شکل می‌گیرد؛ پس الان می‌دانیم که انتخاب قطر فریم یک مسئله شخصی بوده و شما می‌توانید بسته به استایل و علاقه خود از هر کدام از نسخه‌های گلکسی واچ 3 استفاده نمایید.

به طور دقیق تر باید گفت که ماژول گلکسی واچ کوچک در ابعادی معادل 41x42x11.3 طراحی شده و برادر بزرگ‌تر آن از ابعادی معادل 45x46x11.1 بهره می‌برد. فریم نسخه 45 میلی متری در رنگ‌های مشکی و نقره‌ای و فریم نسخه 41 میلی متری در رنگ‌های برنزی و نقره‌ای در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. وزن هر دو ساعت تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و از وزنی معادل 50 گرم برخوردار هستند؛ همین مسئله باعث می‌شود که Galaxy Watch 3 بر روی دست شما سنگینی نکند و در طول روز باعث خستگی شما نشود.

بر خلاف اینکه در ساعت ی سری Active سامسونگ شاهد حذف حلقه چرخان بودیم، سامسونگ در جدیدترین مدل ساعت های خود مجددا از حلقه چرخان (Rotation Bezel) استفاده کرده است و تعامل کاربر با گلکسی واچ 3 از طریق 3 ابزار حلقه گردان، کلیدهای سمت چپ فریم و در نهایت نمایشگر لمسی این ساعت صورت می‌گیرد.

نسخه 45 میلی متری گلکسی واچ 3 به یک نمایشگر 1.4 اینچی و نسخه کوچکتر به یک نمایشگر 1.2 اینچی مجهز شده است. پنل به کار رفته در آخرین نسل ساعت‌های سامسونگ از نوع Super AMOLED بوده و کیفیتی معادل 360x360 پیکسل ارائه می‌دهد. خوشبختانه فریم فلزی از ارتفاع مناسبی نسبت به نمایشگر بهره می‌برد که امکان ورود آسیب به نمایشگر را کاهش می‌دهد اما با این حال سامسونگ از محافظ گوریلا گلس DX نیز بر روی نمایشگر گلکسی واچ 3 استفاده کرده است که مقاومت بسیار بالایی در مقابل خراشیدگی دارد.

این بخش از بررسی را با نگاهی به بند ساعت گلکسی واچ 3 سامسونگ پایان می‌دهیم. عرض بند ساعت در نسخه 45 میلی متری برابر با 2.2 سانتی متر می‌باشد که این مقدار در نسخه 41 میلی متری کاهش یافته و به مقدار 2.0 سانتی متر رسیده است. خوشبختانه بند ساعت هوشمند Galaxy Watch 3 قابل جداسازی بوده و خریداران این ساعت زیبا می‌توانند با خرید چند بند اضافی، در هر موقعیت، ساعت خود را با استایل شخصی خود هماهنگ کنند.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند Galaxy Watch 3 : سخت افزار، نرم افزار و رابط کاربری

 

 

کلیه تفاوت‌های میان نسخه 41 میلی متری و 45 میلی متری ساعت گلکسی واچ 3 محدود به موارد ذکر شده در بخش قبل و حجم باتری این دو نسخه بوده، و کلیه مواردی که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت؛ میان هر دو نسخه مشابه می‌باشد.

سامسونگ در آخرین ساعت هوشمند خود از پردازنده‌های انحصاری خودش یعنی اگزینوس 9110 استفاده کرده است. این پردازنده از دو هسته پردازشی بهره می‌برد و فرکانس کاری 1.15 گیگاهرتزی را ارئه می‌دهد. در کنار این پردازنده، ساعت گلکسی واچ 3 به یک گیگابایت حافظه رم در کنار 8 گیگابایت حافظه داخلی مجهز شده که موجب می‌شود شاهد هیچ گونه کندی و یا تاخیر در عملکرد آن نباشیم.

نسخه 5.5 سیستم عامل تایزن که سیستم عامل اختصاصی ساعت‌های هوشمند سامسونگ می‌باشد در کنار ابزارهایی همچون حلقه چرخان و دکمه‌های کناری موجب می‌شود تا نیاز کاربر به لمس صفحه به کمترین مقدار خود برسد که با این رویکرد ساعت هوشمند شما همواره از نمایشگری براق و زیبا برخوردار خواهد بود. قالب های نمایشگر (Watch faces) با توجه به شکل ساعت بسیار زیبا طراحی شده اند، به شکلی که می‌توان با تنظیم واچ فیس‌ها ساعتی کلاسیک با صفحه‌ای آنالوگ بر دست داشته باشید و یا از ساعتی کاملا مدرن با امکانات بسیار بر روی صفحه برخوردار شوید. حتما تعجب خواهید کرد اگر بدانید که 80 هزار واچ فیس مختلف هم اکنون قابل نصب بروی گلکسی واچ 3 هستند و این تعداد روز به روز در حال افزایش است!

ژستور‌های (دستورات حرکتی) جدیدی نیز به گلکسی واچ 3 افزوده شده‌اند که کار کردن با آن‌ها بسیار جذاب است. با ژستورهای جدید می‌توانید در زمان آلارم و یا زنگ خوردن تلفن همراهتان تنها با چندبار تکان دادن دست، تلفن همراهتان را سایلنت کنید. همچنین در سیستم عامل جدید با مشت کردن دست، گلکسی واچ 3 تماس دریافتی شما را رد خواهد کرد. خوشبختانه سنسورهای ساعت به خوبی عمل می‌کنند و کار کردن با ژستورها برای خریداران Galaxy Watch 3 سخت نخواهد بود.

سامسونگ در ساعت Galaxy Watch 3 بسیار بر ریزه‌کاری ها دقت داشته است؛ به نحوی که شما با نزدیک کردن ساعت به گوشتان و یا استفاده از ساعت در سکوت مطلق، همزمان با حرکت عقربه ها صدای تیک ساعت را نیز خواهید شنید که این موضوع بسیار برای ما جذاب و دلنشین بود. در کنار تمامی زیبایی های سیستم عامل تایزن، این سیستم عامل از نقص هایی نیز برخوردار است. ناکارآمدی دستیار صوتی بیکسبی (bixby) و عدم امکان غیر فعالسازی آن نمونه ای از این نقص هاست.

مخزن نرم افزاری سیستم عامل تایزن کامل نیست و تعداد نرم افزار موجود زیاد نیست. برخی از نرم افزار‌های کاربردی موجود در این فروشگاه نرم افزار عبارتند از :

• Spotify : بزرگترین و محبوبترین کتابخانه موسیقی جهان
• Strava : معروفترین نرم‌افزار تحلیل پیاده‌روی
• My Fitness Pal : نرم‌افزار محبوب ورزش فیتنس و تناسب اندام
• Swim.com : نرم‌افزار رسمی فدراسیون شنا

 

همانطور که اشاره کردیم، عدم پشتیبانی از اپلیکیشن های گوناگون نسبت به سایر رقبا، از مشکلات گلکسی واچ 3 به شمار می آید. اما در نهایت این شما هستید که تصمیم می‌گیرید آیا با توجه به امکاناتی که سیستم عامل تایزن در اختیار شما قرار می‌دهد، همچنان نیاز شدیدی به داشتن اپلیکیشن های سوم شخص دارید؟ اگر پاسخ شما مثبت باشد قطعا گزینه های دیگری برای شما وجود خواهد داشت که می‌توانید آن ها را در لیست ساعت‌های هوشمند فروشگاه اینترنتی هدف مشاهده کنید.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند Galaxy Watch 3 : سیستم پایش ورزش و سلامت

 

 

آخرین ساعت هوشمند سامسونگ پیشرفت بسیار چشمگیری نسبت به نسل قبلی خود داشته است. به دلیل برخورداری ساعت گلکسی واچ 3 از GPS داخلی و گواهینامه IP68، این ساعت هوشمند هم اکنون از 40 حالت ورزشی مختلف پشتیبانی می‌کند؛ که 7 مورد از این 40 ورزش به طور خودکار شناسایی و رهگیری می‌شوند. یعنی زمانی که شما تصمیم به ورزش‌هایی همچون پیاده روی، دویدن، شنا و دوچرخه سواری می‌کنید؛ دیگر لازم نیست که آن حالت ورزشی را بر روی ساعت فعال کنید؛ چرا که ساعت به شکل خودکار این ورزش‌‌ها را شناسایی کرده و اقدام به رهگیری آن‌ها می‌نماید. خوشبختانه سنسور GPS به کار رفته در ساعت Galaxy Watch 3 از عملکرد خوبی برخوردار است و ما اختلاف بسیار کمی مابین این ساعت با ساعت‌های مخصوص پیاده روی گارمین پیدا کردیم.

جزئیات موجود در نتایج اطلاعات ساعت هوشمند گلکسی واچ 3 به لطف سنسورهای جدید، پیشرفت چشمگیری کرده است. از این پس علاوه بر اطلاعاتی همچون : مدت زمان ورزش، کالری مصرفی، ضربان قلب و مسافت پیموده شده، می‌توانید تغییرات اکسیژن جاری در خون را نیز مشاهده نمایید. اضافه شدن سنسور SpO2 موجب شده تا در هر زمانی قادر به اندازه گیری اکسیژن خون خود باشید و از تغییرات آن باخبر شوید.

همچون تمامی ساعت‌های هوشمند، گلکسی واچ 3 نیز از سیستم رهگیری خواب بهره می‌برد؛ اما در رابطه با Galaxy Watch 3 موضوع کمی متفاوت است. همکاری سامسونگ با «آزمایشگاه بین المللی بررسی سلامت خواب»، موجب شده تا اطلاعات جمع آوری شده به وسیله این ساعت مقداری دقیق تر بوده و با اِلمان‌های اساسی تری بررسی شود. اکنون امکان تازه‌ای به گلکسی واچ 3 افزوده شده که موجب می‌شود هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید بتوانید عنوانی تحت «نمره خواب» دریافت کنید. بر این اساس شما اطلاعات کلی مربوط به خواب شبانه خود را مشاهده خواهید کرد و جزئیاتی همچون دفعاتی که پهلو به پهلو شده‌اید، از خواب بیدار شده‌اید و یا اصطلاحا از خواب پریده‌اید را می‌توانید بررسی کنید. مواردی همچون میزان خواب عمیق، خواب سبک و... نیز همچنان در دسترس هستند که به شما کمک می‌کنند تا با بررسی‌های مداوم بتوانید ساعت ایده‌آل خود برای خوابیدن را به دست بیاورید.

به خاطر داشته باشید که همه این اطلاعات تنها برای آگاهی بیشتر شما از سلامت خودتان هستند و هیچ گاه نباید به منظور دلیلی برای اتخاذ تصمیم‌‌های مهم قرار گیرند؛ پس برای حفظ سلامتی خود با مشاهده هرگونه اطلاعات نگران کننده در ساعت گلکسی واچ 3، تنها به پزشک مراجعه کنید.

 

نقد و بررسی ساعت هوشمند Galaxy Watch 3 : باتری

 

 

ظرفیت باتری آخرین تفاوت میان نسخه 41 و 45 میلی متری از ساعت پرچمدار سامسونگ می‌باشد. پیش از هر چیز باید اشاره کنیم که عملکرد ساعت‌های هوشمند رابطه بسیار شدیدی با استفاده کاربران دارد؛ به شکلی یک کاربر ممکن است هر 3 روز یک بار ساعت خود را شارژ کند اما کاربر دیگر هر 24 ساعت نیاز به شارژ کردن ساعت هوشمند خود داشته باشد.

نسخه 45 میلی متری گلکسی واچ 3 از یک باتری 340 میلی آمپر ساعتی بهره می‌برد در حالی که نسخه کوچکتر به یک باتری 247 میلی آمپری مجهز شده است. این اختلاف تقریبا زیاد بوده و پیشنهاد می‌کنیم که اگر عملکرد باتری برای شما از اهمیت بالایی برخوردار است؛ حتما نگاه ویژه تری به نسخه 45 میلی متری داشته باشید. بر اساس استفاده معمول، گلکسی واچ 3 با یک بار شارژ به مدت 2 روز همراه شما خواهد بود که این مقدار از نظر ما راضی کننده می‌باشد؛ چراکه بد نیست بدانید این مقدار، در ساعت هوشمند اپل واچ 5 در بهترین حالت به 18 ساعت می‌رسید!

اما اگر از جمله افرادی هستید که علاقه دارید حالت نمایشگر همیشه روشن (always-on display) را فعال کنید، متاسفانه باید بدانید که این مقدار نصف خواهد شد و به 24 ساعت خواهد رسید. شارژ جدیدترین ساعت سامسونگ از طریق پورت Micro-usb موجود بر روی ماژول این ساعت انجام خواهد شد و نزدیک به 3 ساعت زمان خواهد برد. هرچند که به لطف سیستم شارژ سریع تعبیه شده در آن، شارژ 0 تا 50 درصد در مدت 1 ساعت و 15 دقیقه صورت صورت خواهد گرفت.

 

سخن پایانی :

 

 

ساعت هوشمند گلکسی واچ 3 آخرین و مدرن ترین ساعت ساخته شده به دست سامسونگ است که عملکرد مناسبی را ارئه می‌دهد و می‌تواند با جدیدترین ساعت‌های موجود در بازار همچون Apple Watch 6 مقایسه شود. قیمت گلکسی واچ 3 در کنار امکاناتی همچون سیستم پایش سلامتی، سنسور اندازه گیری اکسیژن خون (SpO2) و دوام باتری مناسب سبب شده تا این ساعت از ارزش خرید بسیار بالایی برخوردار باشد.

با خرید Galaxy Watch 3 علاوه بر اینکه به استایل خود رنگ و بویی تازه می‌دهید؛ می‌توانید از امکاناتی بسیار کاربردی برخوردار شوید که در موقعیت‌های مختلف به کمک شما خواهند آمد.

اگر با مطالعه این نقد و بررسی همچنان سوالاتی در ذهن دارید که انتخاب و خرید را برای شما سخت کرده است، می‌توانید با ارسال سوالات خود در بخش ارسال نظرات، پاسخ خود را در کمترین زمان ممکن دریافت نمایید.

 

نقاط قوت :

• نمایشگر باکیفیت
• دوام باتری مناسب
• پشتیبانی از 40 حالت ورزشی مختلف
• برخورداری از سنسور GPS داخلی و سنسور اکسیژن خون

 

نقاط ضعف :

• ابعاد نسبتا بزرگ (نسبت کم نمایشگر به فریم)
• کامل نبودن فروشگاه نرم افزاری تایزن